توضیحات
مشاهده لیست کامل ویدئوهای آشنایی با استاد رائفیپور و سخنرانیهای وی (16 کلیپ)
کلیپ دلیل کاهش ارزش پول ملی یکی از کلیپهای پرونده ویژه آشنایی با استاد رائفیپور و سخنرانیهای ایشان میباشد. از طریق لینک زیر میتوانید سایر کلیپهای این پرونده ویژه را مشاهده نمایید.
آقای روحانی در تاریخ 07/02/1392 خطاب به آقای احمدی نژاد:
نقدینگی را 68 هزار میلیارد تومان تحویل گرفتیم، اکنون به 450 هزار میلیارد تومان رساندیم. آقای احمدی نژاد آیا این هم به تحریم ربط دارد؟
دولت در نظر خودش کار مثبتی انجام داده و خلق پول کرده است.
حال سوال این است اگر با این سرمایه تولید شکل نگیرد چه اتفاقی میافتد؟
در درجه اول: ارزش پول ملی سقوط میکند عملا امکان این وجود ندارد که به سرعت همه این سرمایه در جهت تولید مصرف شود
در درجه دوم: در همین این شرایط بود که تورم دلاری پیش آورد. در حقیقت دلار گران نشد ارزش پول ملی بسیار کاهش پیدا کرد.
بله درست است این موضوع ربطی به تحریم ندارد بلکه مقصر اصلی بانکهای دولتی هستند.
آقای رائفی پور به طرح مسکن مهر اشاره میکند که 2800 میلیون خانه را در 7 سال ساختند که بانک مسکن برای این طرح فقط 45 هزار میلیار هزینه کرد.
در ساخت مسکن سیصد شغل دیگر درگیر میشود و خود نوعی اشتغال زایی محسوب میشود. همچنین طرح 16 درصدی ایرانخودرو و سایپا کار بهتری بود به این دلیل که پول را در کشور به گردش در آورد. در دلت احمدی نژاد نقدینگی بالا به دلیل ساخت مسکن بود اما در جریان قرار گرفت این یعنی پول در گردش است و باعث تورم نمیشود.
در صورتی که دولت روحانی این کار را ادامه نداد. اما نقدینگی را ادامه داد تا حدی که تا اوایل سال 98 این نقدینگی به هزار و 900 میلیارد تومان رساند یعنی چهار برار.
در نتیجه ارزش پول ملی یک چهارم شد به این دلیل که هیچ پولی سمت تولید نرفت. دولت روحانی با این پاسخ که من این پول را در بانک حبس کرده ام و اگر آن را در جامعه تزریق کنیم بدتر میشود! این عمل را توجیه کرد.
حال سوال دیگری پیش میآید:
زمانی که پول در بانک حبس شود چه اتفاقی میافتد؟
در درجه اول به این پول سود تعلق میگیرد.
دولت پرداخت یارانه را با مشکل اعلام میکند در صورتی جمع کل یارانه ایران نهایت چهل هزار میلیارد تومان است که در مقابل این سرمایه چیزی نیست. این در صورتی است که این مقدار، سود سه روز آن سرمایه حبس شده است. همین مقدار هزینه کل مسکن مهر هم میشود.
یه عده قبل از دوره یازدهم دولت برای تشویش اذهان عمومیو و تشویق مردم به سمت اصلاحات گفتند مسکن مهر بد است!
مسکن مهر که ساخته نمیشود و یارانه هم فقط سه روز سود این سرمایه است. در حقیقت مابقی این سود پول حبس شده در سال 98 هم به خود بانکها میرسد. چطور؟ خیلی راحت بانک این سرمایه را درون سازمانی تزریق میکنند به عنوان مثال بانک آلفا شرکتی به عنوان برادران گستر آلفا تاسیس کرده است و به او وام میدهد در عوض سود آن را هم میگیرد! و این چرخه ادامه دارد.
نتیجه اینکه پول بدون پشتوانه در گردش خصوصی میرود و عامه مردم هر روز فقیر تر میشوند.
در این شرایط کسانی که زندگی آنها وابسته به دلار است مشکلی ندارند ولی افرادی که سرمایههایشان ریالی است دچار مشکل میشوند.
به این معنی که افرادی که سرمایههای غیر ریالی مانند طلا ملک مسکن و خودرو دارند دچار مشکل نمیشوند به این دلیل که سرمایههای آنان هم طبق تورم افزایش یافته است. اما کسانی که این سرمایهها را به صورت ریالی در بانکها به صورت پس انداز یا در امد ماهانه داشتند دچار اختلاف طبقاتی شدید با دیگر اعضای جامعه میشوند که در صد آنها در جامعه ایران بیشتر از سرمایه داران است.
متاسفانه این روند در دولت روحانی ادامه دارد و هیچ حرکتی برای توقف آن وجود ندارد! دولت هم مقصر وضع کنونی را ترامپ میدانند!
در صورتی که در تحریمهای اولیه نه تنها فقط پول دلاری ایران برگردانده نشد، حتی اجازه فروش نفت را هم ندادند!
در این حالت سوال دیگری پیش میآید.
دولتی که پول را حبس کرده و تزریق تولید نکرده و اصل درآمدش از نفت است و نمیتواند حقوق کارمندانش را بدهد چه مشکلی پیش میآید؟
مجبور میشود همان سرمایه حبس شده را مصرف کند تا کم کم بدهیها افزایش یابد و دچار فروپاشی مقطعی شود.
دولت برای سرپوش گذاشتن بر این فرضیه حرکت دیگری میزند برجام را با اروپا ادامه میدهد باز هم نتیجه ای نمیگیرد اروپا فقط دارو را تحریم نمیکند.
نفت را به هند میفروشد و چون تحریم مالی هستیم به جای دلار جنس مبادله میکند.
اما هند هم اجازه فروش جنسهای اصلی صنعتی را به ایران را ندارد چرا که از آمریکا میترسد. از نظر هند تولیدات کشاوورزی بلا مانع است.
اکنون سوال دیگر پیش میآید
اگر ایران از هند یا کشورهای دیگر مجبور به خرید صرفا محصولات کشاورزی باشد چه مشکلی پیش میآید؟
جواب مشخص است کشاورزان داخلی دچار بحران میشوند.
اما این مشکل را هم طور دیگری به اصطلاح حل میکنند. قبل ورود محصولات خارجی، محصولات داخلی گران میشوند. تا مردم عادت کنند!
در این صورت باز هم عامه مردم که نه تولید کننده هستند نه کارآفرین متضرر میشوند.
دولت برای اینکه واردات راحت و بدون دردرسر صورت بگیرد پیشنهاد میدهند وزرات بازرگانی شکل بگیرد یعنی صمت دوباره تقسیم شود.
(وزرات صمت با صنعت ادغام شد تا درصورت نیاز فقط مواردی که در ایران تولید نمیشود وارد شود)
به همین دلیل مدیر مدبر ایران نام سال 98 را سال تولید و رونق ملی نهاد تا دولت را متوجه تولید کند.
اما مسئولان به فکر جیب خویش هستند. جالب است این واردات هم انحصاری میشوند.