توضیحات
دانلود فایل صوتی (کیفیت 25Mb - 40kb)
دقیقه ۰ تا ۵
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم.
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ اللَّعینِ الرَّجیم. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم.
۱ – عرض سلام، ادب، احترام، شب بخیر دارم خدمت شما عزیزان، باید دو تا سه تا نکته رو عرض بکنیم، بعد بحث خودمون رو شروع بکنیم. (خدمت شما عرض بکنم) این که شما لطف دارید، بزرگوارید، ما قلبا شما عزیزان رو دوست داریم. همین که حب اهلبیت(ع) در دل داشته باشه، اصلا ناخودآگاه مهر میاره، دست خود آدم هم نیستش. (خدمت شما عرض بکنم) اولاً که سلامتی خودتون که انشاءالله سلامت، سربلند، سرافراز باشید. تنتون سالم باشه، محکم بتونید بایستید برای امام زمانتون کار بکنید، تو مسیر بمونیم یه صلوات عنایت بفرمایید.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم.
مسیر ارتباطی با تغییر یا حالا در پیگیری مباحث، سایتی است به نام مصاف. شما توی گوگل فارسی بنویسید جنبش مصاف، میاد. توی اونجا ببینید اگر طرف کار پژوهشی بخواد انجام بده، میشه ثبتنام گروههای پژوهشی، که اینها رو مستقیم بنده رصد میکنم. موضوع رو اگه خودش پیشنهاد داد که هیچ چی، اگر ببینیم موضوعش تکراریه، کس دیگهای کار میکنه، اون گروه رو با این بنده خدا لینکش میکنیم، هماهنگ میکنیم میگیم که از هم استفاده کنید. نتیجه پژوهششون رو میفرستیم برای بقیه گروهها، نتیجه بقیه گروهها رو میفرستیم واسه این. معمولا از چهار تا هفت نفر یه گروه میتونن تشکیل بدن. بعد دقت بکنن که کسی مثلا یه نفرشون انگلیسی بلد باشه بتونه سرچ مطلب انجام بده. یه نفر حتما که تو حوزه دین تخصص داره، از دین یه خرده سرش میشه، باشه که یه وقت خدایی نکرده از مسیر خارج نشن و این مسائل. یه چهار پنج تا دیگه…
ما تو کشورمون موازیکاری خیلی صورت میگیره. مثلا شما میبینید شاید چند، دهها مجموعه تو کشور دارن علیه وهابیت کار میکنند. اما اینها با هم هماهنگ نیستن. ما میخوایم این کار رو انجام بدیم که اینها رو چی کار کنیم؟ باهم آشناشون کنیم. با هم هماهنگشون بکنیم که این اتفاق الحمدلله الآن افتاده، طرحمون هم سیصدوسیزده تا گروه پژوهشیه انشاءالله. از چهار نفر تا هفت نفر، چرا؟ فرد هم قبول نمیکنیم پژوهشی. چون ما یاد بگیریم که کار جمعی انجام بدیم. (خدمت شما عرض بکنم) خیلی هم اثرات مثبت داشته. الحمدلله همین گروههایی که الآن تشکیل شدند، برخی از کارها اصلا به درد خورده؛ یعنی یه جایی الآن داره استفاده میشه اثرگذار بوده، خیلی مهمه. طرف دوست داره کاری که انجام میده چی بشه؟ اثرگذار. بعضی از کارها کتاب شده. یعنی اینقدر کار قوی بوده، عینِ کار رفته چاپخونه کتاب شده! به نام خود همون گروه پژوهشی. ما هیچ بحثی این وسط نداریم.
دیگه اونجا بحث پرسش و پاسخ هست، سؤال اگه دارید. بسیاری از سؤالات شما عزیزان تکراریه. این چند شبی که حالا من یک ساعت، یک ساعت و نیم زودتر میاومدم اینجا، سؤالات رو جواب میدادم، (خدمت شما عرض بکنم) دیدم مثلا هفتاد، هشتاد درصد سؤالات تکراریه. این سؤالات تکراری؛ این سؤالاتی که کتبی میپرسند، این سؤالاتی که اساماس میدن، سؤالاتی که نمیدونم مدلهای مختلف میپرسن. این سؤالات رو ما میبریم بر مبنای اون درصد سؤالی که هست، در مورد اون (خدمت شما عرض بکنم) آماریش از بیشتر به کمتر و اهمیت، بعضی سؤالات خب یک دونه است ولی خیلی مهمه، شبهه جدیه! اینها رو تو سایت جواب دادیم. پنجاه و دو تا سؤال تا الآن شده، پنجاه و دو سه تا. اینها رو جواب دادیم.
منتها یه چند باری سایت رو هک کردن؛ دوازده بار تا حالا حمله داشتیم از موقعی که سایت رو زدیم، تأسیس کردیم سایت جدید رو. جدی دارن میزنن. خب این الحمدلله نشون میده که… از این حملات پنج بارش یا از عربستان بوده، هفتتاش از آمریکا یا برعکس. ممکنه من برعکس بگم. بعد (خدمت شما عرض کنم) خب این هم سخته. دوستانی باید دائم باشند، امنیت رو حفظ بکنند، یه سری مشکلات وجود داره. کلا یک نکتهای هم خدمت شما عزیزان عرض بکنم؛ ببینید! من آدمیام که تا الآن سعی کردیم کارمون جوری باشه که زیر بلیط کسی نریم. یعنی آقا از یک جا بگن تحت نظر فلانجا هستند نه. تا الآن مؤسسه همین کاری که داریم انجام میدیم، (خدمت شما عرض کنم) مردمی چرخیده و همین جوری مردمی ادامه پیدا میکنه. همین رو میخوایم ادامه بدیم انشاءالله. منتها بحث بنده اینجاست.
عنوان بخش ۲ : برگزاری سخنرانی های هدفمند
انعام (۱۱۲) بقره (۵۷) اعراف (۱۶۰) طه (۸۰)
۲ – ببینید ما این چند جلسهای که سوم جلسهای که حالا ما مشهد اومدیم. با همین دوستانی که زحمت میکشند، حالا یک بار تو مهدیه، یک بار تو اون پارک وحدت بود، حالا یا اینجا، خدا خیرتون بده آقا، بیاید دست به دست همدیگه بدید برنامههای قشنگ بگذارید تو شهرتون. سخنرانهای خوب بیارید. مشهد شهری نیستش که کمبود سخنران داشته باشه. شما بسیاری از بزرگان تو شهر خودتونن اصلا هستن که سفرهای خارجی دارن اصلا. خارج از کشور دارن سخنرانی میکنند. خب؟ این واقعا الآن ما بعضی از شهرها داریم میریم، اینها نشستهای مهدوی ماهانه دارن. یعنی مثلا الآن کرمان بچههای دانشجوش نمیدونم چندمه بیستم فکر کنم رسیده.
دقیقه ۵ تا ۱۰
هرماه مردم یاد گرفتند. هرماه، این ساعت، این روز، اینجا یه سخنران عالی میخواد بیاد تو حوزه مهدویت سخنرانی کنه. مثل کبوتر جلد شدن. همون ساعت اونها میان اونجا. اصلا تبلیغ و اینجور چیزها هم نمیخواد. کمااینکه تبلیغ هم صورت میگیره.
یه سری سخنرانیها هست که ما بر تمام موضوعات جدیده هر پانزده روز یک بار، داریم تو تهران انجام میدیم. اینها شبش فایلش تو سایته. تو همین سایتی که معرفی کردم خدمتتون. اگر یه موقع سایت بالا نیومد، یه خرده مشکل داشت. این رو بذارید به حساب اینکه یه خرده کار سخت داره پیش میره، خب؟ کار سخته، اما نمیذاریم کار بخوابه انشاءالله. چند بار سایت رو کلا از کار انداختند، دوباره بچهها زحمت کشیدند به فاصله بیست و چهار ساعت، ده ساعت، دوازده ساعت آوردن سرکار. الآن مثلا ما همین دوستانی که… چون ایشون فرمودند من میگم، والله بالله هیچ… من گفتم ما زیر بلیط کسی نمیریم، حالا این دوستان هم زحمت کشیدند. (البته ما با شما کار داریم، همینجوری میای پشت میکروفون اینجا صلوات میگیری ها؟)
(خدمت شما عرض بکنم که) واقعا دارن زحمت میکشن، همین دوستان من میدونم. یعنی این چند روزی هست، به خدا قسم یکی باید با ما باشه هی بره بیاد فلان… هزینهها رو هم همه رو دارن خودشون از جیب میدن. من دارم چند نفر؟ ۷، ۸، ۱۰ نفر آدم دور هم جمع شدند، از خودشون هزینه میکنند که آقا این جلسات شکل بگیره، زحمت میکشن بعضیها مثل مسئولین این به قولی مکان که جا رو در اختیار گذاشتن. خیلی خوبه آقا چه ایرادی داره واقعا؟ ما این همه بَرج اضافه داریم، خرج که نه، بَرج داریم. پول داریم، پول رو داریم خرج اَتِینا میکنیم. مگه چقدر میشه؟ هرکس بتونه یه کمکی بکنه به هیئات مذهبی ما، نه این هیئت. هیئات مذهبی کلا، خب؟ که بتونن این جلسات رو هرچه با شکوهتر برگزار بکنن. بتونن (خدمت شما عرض کنم که) جایی بگیرن که مثلا فضای بزرگتری باشه، جایی که بتونن حتی سرویس بگیرن، بیان ببرن بتونن مثلا پذیرایی هم در خدمت مردم باشن. خب این نتیجه چیه؟ اینها که از تو آسمون که نمیخواد نازل بشه، «…الْمَنَّ وَالسَّلْوَى…» (بقره/۵۷، اعراف/۱۶۰، طه/۸۰) که نمیخواد خدا بفرسته، اینها رو باید خود مردم یه خرده چی؟ عنایت داشته باشند، حسابشون رو نگاه کنن، ببینند پول رو خرج میکنند، چه قدر درست و اصولی دارن خرج میکنند؟ بعضی از هزینهها هستش مثلا فرض بکنید من مثلا ۱۰.۰۰۰ تومن بدم هیچ چی نمیشه برام، به هیچ جا هم برنمیخوره. من ۵۰۰۰ تومن به هیچ جام برنمیخوره. اما اگه ۱۰۰۰ نفر ماهی ۵۰۰۰ تومن بدیم، میشه ماهی ۵۰ میلیون تومن پول. ماهی میشه یک جلسهای برگزار کرد عالی. بسیار عالی. ببینید! این کمکهای مردمی که اسلام داره میگه همینجوریه.
عنوان بخش ۳ : ویژگی قیام امام حسین(ع) ؛ تبدیل شدن امت بنی اسماعیل به امت بنی اسرائیل
انفال (۶۰) نصر (۲)
۳ – علی ایحال، حالا من صحبتهام رو خدمت شما عرض بکنم با یک شعر از سنایی شروع بکنیم که ایشون اهل سنت بوده. سنایی، سنایی معروف. میگه که:
«داستان پسر هند جگرخوار مگر نشنیدی؟ (در مورد معاویه میگه)
که ازو بر سر اولاد پیمبر(ص) چه رسید؟
پدر او لب و دندان پیمبر(ص) بشکست، مادر او جگر عم پیمبر(ص) بمکید (هندجگرخوار)
خود به ناحق حق داماد پیمبر(ص) بگرفت، پسر او سر فرزند پیمبر(ص) ببرید
بر چنین قوم چرا لعنت و نفرین نکنم؟ لعن الله یزیدا و علی آل یزید»
ببین الآن میخوام بگم دوره افتادن میخوان بگن که نمیدونم چی چی رو… اون از مولویش اصلا مردم اینجوریان. الآن یه عده وهابی کوردل دوره افتادن معاویه رو دارن پاستوریزهاش میکنند. والله پاستوریزه نشدنیه. جنس نجسه، مگه میشه؟ عینالنجاست مگه میشه پاک بشه؟ آقا من اثبات کردم از کتب اهل سنت برای شما آوردیم، به شما میگم چرا از کتب اهل سنت؟ ما وهابیت رو از برادران اهل سنتمون جدا میدونیم. این رو دقت بفرمایید!
خب، ما توی جلسات قبلی درمورد ویژگیهای این قیام صحبتهایی کردیم، چندتا ویژگی مونده. مطلبمون هم زیاد مونده، دقت بکنید، چند تا مورد هم ما قول داده بودیم، حتما بگیم، اون هم باید حتما اشاره بکنیم.
یکی دیگه از نشانههای ویژگیهای اصلی این قیام که خیلی خیلی عجیبه؛ تبدیل شدن امت بنیاسماعیل به امت بنیاسرائیل بود. یعنی یکی از آزمونهای سختی رو که خدا از امت بنیاسرائیل گرفته بود، این دفعه از امت کی گرفت؟ بنیاسماعیل گرفت. گفتیم طرف اومد به آقا امام رضا(ع) گفتش که: «ما که از بنیاسماعیلیم، چرا اینقدر آیه در مورد بنیاسرائیل داریم»؟ ۱۰۰۰تا، ۹۰۰ تا ۱۰۰۰ تا آیه قرآن. گفت: «چرا»؟ امام رضا(ع) یک لبخند معنی داری زد، گفت: «برای اینکه هربلایی که سر بنیاسرائیل اومده، هر اتفاقی که افتاده سر شما هم خواهد آمد». یعنی من باید عبرت بگیرم از این آیهها! یکی از کارهایی که بنیاسرائیل انجام دادن چی بود؟ ولی معصوم رو طردش کردند. سخنرانیش کردیم دیگه، عبرتهای بنیاسرائیل تو پارک وحدت. اون خیلی سخنرانی مهمیه ها! خیلی مهمه. اصلا میفهمیم چی هستیم چی کارهایم. طرد کردند چون طردش کردند خدا دلهاشون رو چی کار کرد؟ مهر زد، قسیالقلبشون کرد. چون قسیالقلب شدند، تحریف کردند دینشون رو. چون دینشون رو تحریف کردند، زمینه قساوت قلب و کارهای بد بعدی چی شد؟ بیشتر شد. کار به جایی رسید که سر پیامبرشون رو بریدند. حضرت یحیی. حضرت زکریا رو گذاشتند تو درخت از وسط درخت رو بریدند،
دقیقه ۱۰ تا ۱۵
هفتاد تا پیامبر اینها سر بریدند فقط!
عین این اتفاق افتاد. وقتی ولی معصوم بالای سرشون بود، پس زد امت اسلامی، علی(ع) رو خانه نشین کرد، دله چی شد؟ آروم آروم داره مهر میخوره. بعد تحریف میکنه، شروع کردند یک عده نشستند فقط حدیث جعل کردند. این تحریفها زمینه رو فراهم کرد برای چی؟ بدتر شدن. تحریفی که اجازه مال حروم خوردن بده. مردم رو خراب میکنه دیگه. کار به جایی رسید که سر ولی معصوم خودشون رو چی کار کردند؟ بریدند! بعد از اون، اون بلا که سر بنیاسرائیل اومده، سر بنیاسماعیل هم میاد. مگه خدا ما چه فرقی با اونها داریم؟ ما خیلی کارمون درسته؟ مشکل اصلی بنیاسرائیل اینه که فکر میکنه تافته جدابافته است. ما تافته جدا بافته؟ نیستیم. اعتقاد داریم خدا به ما عنایت کرده. قبول داریم افتخار میکنیم. اما میگیم این چک سفید امضا به ما؟ نداده. کار رو خراب کنیم ازمون میگیره. کمااینکه یتیمیم، امام زمان(عج) بالا سرمون نیست. همین نشون میده که کارمون خراب بوده. که ولی معصوم رو خدا نفرستاده. تا آدم هم نشیم نمیفرسته. جریان کربلا روش آدم شدن ما رو میگه و اینکه اگر آدم نشیم کار به کجا میرسه رو میگه.
یکی از دلایل اصلی نیامدن امام زمان(عج) یخاف القتله. خدا نمیفرسته چون کشته میشه امام! میگیم نه آقا شیعه افتخارش اینه الآن شصت و یک زعیم داشته، یک دونهاش رو نتونستند شهید بکنند. مردم رفتند جون دادن گفتن ما نمیگذاریم. امام خمینی (ره) معصوم بود؟ نه. ریختند لب مرز، دست صدام به امام خمینی (ره) رسید؟ اصلا مرز نتونست تکون بخوره، تمام شهرهای مرزیمون. این معنی داره. یعنی خدایا ما عالم دینمون رو دوست داریم، مراجعمون رو دوست داریم، ما رهبرمون رو دوست داریم، این معنی داره برای خدا. منی که پاش اینجا محکم واستادم اگه تو اصلیه رو بفرستی چهها که نکنم!
اما بحث اینجاست، امام زمان(عج) بیاد صحبت این مسئله نیست امام زمان(عج) مسئلهاش چیه؟ کاملا جهانیست. ببین اینها میدونن اگه بیاد کاسه کوزهشون رو به هم میریزه. بیاد من اصلا شک ندارم اینها آدمهاییاند که اون شهر رو بمب اتم بزنند. فوقش شما چی کار کنید؟ میگن هیروشیما یا ناکازاکی این هم سومیش. گفتیم سر سامرا چی کار کردند؟ دقیقا چهارشنبه صبحی که تو روایت اومده امام زمان(عج) اونجا نماز میخونه، همون روز منفجر میکنند به زعم خودشون احمقها، که امام زمان(عج) رو میتونند بکشند. یعنی خیلی جدیاند اینا. خب؟ فلذا کی امام زمان(عج) میاد؟ زمانی که ما بتونیم امنیت امام زمان(عج) رو حفظ بکنیم. علاوه بر پای کار بودن امنیتش رو هم بتونیم حفظ کنیم. چطور؟ یعنی جرأت حمله نکنه! فهمیدید؟ اگه بگه بخوام حمله بکنم…
الآن بچههای حزب الله لبنان اونها گفتن ما سیدحسن نصرالله رو چی کار میکنیم؟ میزنیم. هر احدالناس هم کنارش باشه، چی کار میکنیم؟ میزنیم. کاری نداریم اعلام کرده رئیس جمهور هر کشوری میخواد باشه. من گفتم خودش نره اونجا، ما میزنیمت. اینکه داره اینجوری از رهبرش دفاع میکنه، حفاظت میکنه حزبالله لبنانی، چطوره؟ یعنی اگه امام زمان(عج) ما هم بیاد ازش حفاظت میکنه نمیگذارن، منتها اینکه یواشکی اینوَر و اونوَر بره؟ با ویدئو کنفرانس صحبت کنه؟ نه علنی خواهد داشت. اینه که «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّهٍ…» (انفال/۶۰) ما باید به همه چی برسیم به قوه و قدرت باید برسیم. این قدرت باید جرأت بازدارندگی داشته باشه. جرأت حمله نکنه طرف. بگه اگه بزنم اینه نتیجهاش ها! دودمان من رو به باد میدن. این یعنی چی؟ یعنی اشاعه این دین. اشاعه این مذهب.
ما باید شروع کنیم. باید بشینیم به زبان انگلیسی، به زبان عربی دین خودمون رو ارائه بدیم. نه زیاد میکنیم نه کم. حال کردن بیان. نتیجهای که بنده گرفتم از مستبصرینی که اروپایی بودند، مسلمون، ایرانی، غیرایرانی بلند شدند، اومدند بحث کردیم، اینکه اثرگذاری روی اینها عجیب غریبه، باورکردنی نیست واستون! طرفی که با یه تفسیره سوره کوثر بیاد شیعه بشه، اروپایی! یه تفسیره سوره کوثر! فردی که با یه حکمت امیرالمومنین(ع) میاد شیعه میشه! خب ما چرا کار نمیکنیم؟ آقا چی کار کنیم برای امام زمان(عج)؟ خب بیا پدر بیامرز! انگلیسی بلدی؟ یالله مقاله میزنی: «who is imam ali?» امام علی(ع) کیست؟ نمیخواد زحمت بکشی نرمافزار داره نهجالبلاغه، کپی پیست، انگلیسی میره تو سایتت. خیلی سخته نه؟ به یه نفر یاد بدید، یه پولی بهش بدی هم میتونه این کار رو انجام بده، خب. پس فردا یکی مینویسه: «Imam Ali»، چی باز بشه؟ سایت شما. بخونن تمومه! یعنی یه دامیه که بیفتن توش تمومه، بگم چرا؟ چون این کلام الهیه. میگیردشون به خدا قسم. ما دیدیم! بابا یارو میسیحیه میگه من دویست بار نهجالبلاغه خوندم، دویست بار! میگه هردفعه دارم یه چیزه جدید ازش میگیرم،
دقیقه ۱۵ تا ۲۰
نامه حضرت امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر شما بگذارید.
اونها [غربیها] الآن عاصیان از این همه کشت و کشتار، از این همه اینکه چرا مدیریت جهان شیطانیه؟ وقتی میبینه آقا یک کسی میاد میگه که من آقا اگه پَرِ جو از دهان مورچه به زور نمیگیرم. درعین اینکه اوج قدرته! کسی که ابوتُرابه. روی خاک نشسته! کسی که فلان فلان فلان فلان. میگه این کیه؟ این چه تفکریه؟ این رو به شما بگم؛ همون غربال داره صورت میگیره، همه یا خوبهای خوب دارن جدا میشن، بدهای بد هم هی دارن جدا میشن. «…لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَهً…» از نشانههای آخرالزمانه، نخالهها باید برن کنار. نخاله جماعت لیاقت امام زمانش رو نداره، نخاله باید بره کنار. امام زمان(عج) نمیخواد بیاد یه مشت لشکر، سیاه لشکر نمیخواد. کسانی که لایق باشن، این شدنی است.
الآن کل دنیا درگیرن میگن بابا اینها کیاَن؟ بزرگترین اجتماع بشری در کل کره زمین مال ما شیعیانه! اول، اربعین ۱۷ میلیون نفر آدم جمع میشه کربلا، شهری که نه امنیت درست و حسابی داره، نه بهداشت درست و حسابی داره. نه محله اسکان داره. اربعین نمیدونم کیا کربلا رفتن؟ از هر هتل میای بیرون خوابیدن جلوی در هتل، تو پیادهروها تو خیابونها. پیاده راه میافتن به خدا قسم میان! اینها میگن. دومیش هم مال ما؛ همین مشهد خود شما آمار داره؛ ۱۴ میلیون، نمیدونم ۱۲ میلیون چقدر هست. بابا دیگه بزرگترین اجتماع بشری میدونید چی بود؟ حج بود که ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر بود. ما جمکرانمون از حج آمار بیشتر داره، رکورد بیشتر داره تا الآن. خب؟ من نمیگم، حج هم اسلامی است باز هم. این چیه؟ اینها با خودشون میگن این اقلیت کیان؟ اینها چیان؟ اینها که ۲۰۰، ۳۰۰ میلیون بیشتر تو دنیا نیست، این چه تفکریه؟ این کیه که ۱۷ میلیون رو جمع کرده؟ میاد میره تو زندگی حسینبنعلی(ع)، سفرهات رو رو کن واسش! گفتن سفره مردم رو نمیخواد بریم وَربریم باهاش، خب؟ سفرهات رو پهن کن، خودش میفهمه چه سفره کج و کولهای داشته. میریزن. «… یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا» (نصر/۲) موج موج میاد تو دین خدا. و این شدنی است، توهم نیست. میشه. میشه! داریم میبینیم.
ما، قومی هستیم ما ایرانیها، از آن لعن آمدیم بیرون. اولین قوم اسلامیای که روی زمین، از بنیاسماعیل که فهمید اشتباه کرده باید چی کار کنه؟ امام زمانش رو پس بگیره و شروع کردیم آزمونها رو پس دادیم، آزمونی هم شدیم و آزمون هم نمره ۲۰، نامبر وان (number one). یعنی آزمون جهادی که ایرانیها پس دادن، تو تاریخ تکرار نخواهد شد به خدا قسم. شاهکاری که این شهدا انجام دادن، تک تک زندگیهاشون رو میری میخونی، دیوانه میکنه آدم رو! یه عبدالحسین برونسی بسه برای کل دنیا. بقیهشون رو پیشکش، اون رو بگذار کنار فعلا، یه عبدالحسین برونسی بسه. بقیه کنار، زندگینامهها رو میخونی اصلا آدم باورش نمیشه اینها کی بودن؟ اینها امام معصوم بالا سرشون نبوده، اینجوری کردن، اینها اگه خود امام زمان(عج) بیاد بگه. آقا فکر کن ایرانیها رو بهشون بگن امام زمان(عج) یه جا سخنرانی داره! وای چی کار میکنن خدا وکیلی! چی کار که نمیکنن! ببینید، همین شوق رو میخواد خدا. این ته دل میسوزه، آتیش داره، مضطره.
عنوان بخش ۴ : امام زمان(عج)؛ تجلی گاه صفات خدا
اخلاص (۱) اخلاص (۲) اخلاص (۳) اخلاص (۴) بقره (۲۵۵) آل عمران (۱۳۴) مائده (۱۱۰)
۴ – دعا زیاد بکنید برای امام زمان(عج). مضطر بشید. من میگم آقا، شیعه کسیه که امکان نداره نماز بخونه، برای امام زمانش دعا نکنه. مگه میشه قنوت بگیره دعا نکنه برای امام زمانش؟ در حد الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمش رو که بگه بسه، این عَجِّل فَرَجَهُم خیلی معنی داره. وَعَجِّل فَرَجَهُم ؟ فرجشون؟ اون یه نفر رو برسون؟ نه. فَرَجَهُم، جریان داره. اینها همه رجعت و فلان و! مگه میشه؟ مگه میشه آدم شیعه باشه، امام زمانی باشه، صبح دعای عهد نخونه؟ دعا عهد رو میخونی داری چی میگی؟ یه تیکهاش میگی: «…وَ بَیْعَهً لَهُ فى عُنُقى…». آه، عهدش رو گردنمه. تا شب میتونی گناه بکنی؟ میگیردت، دستگیری میکنه امام زمان(عج).
امام زمان(عج) مسئلهاش با تک تک امامها فرق داره، امام حی و حاضره. و اولویت با امامه حی و حاضره، اصلا قابل قیاس نیست جریان! امام زمان(عج) همین الآن فکر کن یه حسینبنعلی(ع) داریم که همین الآن منتظر ماست، میگه شما که حسین حسین میکنید بیاید، مگه حسین نمیخواید؟ من حسین زمان. تازه این رو به شما بگم؛ تجلی خداوند در وجود اهلبیت(ع) بینظیر بوده، تجلی کرده خدا. گفتیم در مورد تجلی خدا؛ که انسان تجلیگاه وجود خداست. خب؟ ظهور کرده! چه جوری؟ نگاه کنید! شما اگه میخوای خدا… ببینید،
دقیقه ۲۰ تا ۲۵
گفتیم خدا یه امانتی داشت، به موجودات گفت به کی میخوام؟ میخوام بدم. کی قبول میکنه؟ هیچ کی جرأت نکرد. آدم گفت به من بده، اون چی بود؟
اینکه ما تجلیگاه وجود خدا بشیم، یعنی صفات خدایی رو متجلی بکنیم. این لامپ، نور رو چی کار میکنه؟ تجلی میده، برق رو تجلی میده، تبدیلش میکنه به نور درسته؟ آیا… نگاه کنید. خدا خلاقه، خدا خالقه، ما الآن میگیم اَحسنُالخالقین شرک نیست به نظر شما؟ یعنی پس خالقهای دیگه هم هستن، خدا بهترینشونه. این شرکه دیگه، نه عزیز من! انسان قوه خلاقیت داره. تجلی کرده صفات خلاقیت خدا. منتها کی بهترین خلاقه؟ او. ما مهربون نمیشیم؟ اون اَرحمُالرّاحمینه. ما، کبر، احساس عزت نفس، جمعش کن بابا الله اکبر. ها همینجوری. ما از ریخته شدن آب روی مردم… دزد تو فیلم دارن میگیرنش، میگیم کاش لو نره دزده، چرا؟ این بد نیست ها! این صفت ستّارالعُیوبی خداست تو وجود مائه. اما برای این که یه وقت قاطی نکنیم (گفتیم ظهر چی؟ اونهایی که بودن، گفتیم یه وقت قاطی نکنی) فکر کنی همه صفات مال خداست، صفات سلبی. میگه عزیزم توجیهی؟ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ. اللَّهُ الصَّمَدُ. لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ.وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ». (اخلاص/ ۱ تا ۴) تو زاد و ولد داری، فکر نکن خدا زاد و ولد داره ها! تو دنبال کفو خودت میگردی کامل بشی، مرد کفوش زنه. صفات جلال خدا در مرد تجلی کرده، صفات جمال خدا در زن. زن نماد مهر و محبته، مرد نماد محکم بودن، جلال خدا. تو سراغ کفوت میگردی که خدایی بشی. اما خدا نیازی نداره، «…لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ…». (بقره/۲۵۵) او خوابش میگیره؟ امام سجاد(ع) توی صحیفه سجادیه چی میفرماید؟ میفرماید، خدایا از…
در برخی، خدا ویژه تجلی کرده، صفات خدا اگر میخوای بدونی میگی چه جور خدا شهیده؟ در حسینبنعلی(ع) تجلی کرد. ها! صبر در حسنبنعلی(ع)، درسته؟ دونه دونه. علم خدا در آقا امام محمد باقر(ع)، آقا امام صادق(ع)، «…وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ…». (آل عمران/۱۳۴) ها! دونه دونه. مقام رضایت، خدا میگن سریع الرضا، تو کی تجلی کرده؟ آقا علیابنموسیالرضا(ع). تو وجود مبارک امام علی(ع) شما تمام صفات خدا رو متجلیش رو میبینید؛ صلح داره، جنگ داره، علم داره. فلان، فلان. بعدش امامها تکتک بروز میدن، همه رو دارن ها! یکی ویژه تو وجود نازنین امام زمان(عج)، دوباره همه جمع میشن. فهمیدی چی شد؟ فرصت تجلی شد. جهاد داره، صلح داره، سخنرانی میکنه، دستگیری میکنه، مهربونی میکنه، به وقتش که میخواد جهاد کنه بجنگه، قهار بودن خدا رو نشون میده. علی(ع) نشون نداد؟ وقتی میجنگید ضربه میزد، کسی جرأت نمیکرد بیاد جلو، نشون داد دیگه. در عینی که اونجوری شمشیر میزنه، شما میبینی، میره جلو تنور وایمیسته میگه بسوز، که آتش جهنم را بچشی که این بچه فقیر بوده فلان، فلان. اصلا باور کردنی نیست! چقدر این آدم کامله!
ماها کاریکاتوریم. یه صفت بیشتر، دماغ ماشاءالله. حالا بنده بدون کاریکاتور هم همینجوریش هست. خدمت شما، یکی باز چشمها رو ریز میکنه تو کاریکاتور. اما این اینهایی که ما هستیم، کاریکاتوریم. طرف میبینی افتاد تو فاز چی؟ اخلاق. اصلا کلا بحث دشمنشناسی، این مسائل رو گذاشته چی؟ کنار. این کاریکاتوره. یکی هم کلا افتاده تو فاز دشمنشناسی، همه جور بیاخلاقی میکنه، این هم کاریکاتوره. الگوی من کیه؟ علیبنابیطالب(ع). فکر کردی شهریار، برای چی میگفت: «نه بشر توانمش گفت / نه خدا توانمش خواند». خدا تجلی میکنه. چرا نکنه؟ چرا نکنه؟ برای چی اومدن شدن علیاللهی؟ قاطی کردن. گفتن نگاه، خدا روزی میرسونه، تو که داری میرسونی. خدا بخشنده است، تو هم بخشندهای. خدا مهربونه، تو هم مهربونی. خدا دستگیری میکنه، تو هم دستگیری میکنی. خدا سَتّارالعُیوبه، تو هم، توخدایی. این باباهایی که عیسی رو کردن خدا برای چی؟ گفتن مگه خدا خلق نمیکنه؟ تو خلق کردی، آیه قرآن میگه: یه کپه گل برداشت، حضرت عیسی وَر رفت باهاش، شبیه پرندهاش کرد. خدا میگه، میگه در آن دمیدی و آن را خلق کردی! «…بِإِذْنِی…» (مائده/۱۱۰) بله، پیامبر الهی هم تجلیگاه صفات خداست. اما حضرت عیسی صفات جمال خدا رو بیشتر تجلی کرده. در موسی صفات جلال خدا. در وجود اهلبیت(ع)، همهاش.
الآن تجلیگاه صفات خدا بین ما تو کوچهها تو شهرمون بچرخه نشناسیمش، چرا نمیاد؟ چون من هنوز نفهمیدم خدا چیه که بخواد تجلی کنه، که که که که! امت بنیاسماعیل باید تصمیم خودش رو بگیره که به حال بنیاسرائیل نیفته.
دقیقه ۲۵ تا ۳۰
آخه الآن ببین به چه روزی افتادن، یعنی نه از این طرف جو بگیرت، ما قوم برتریم خدا به ما داده، اینها همهاش دریوَریه، مزخرفاتی بیش نیست. جو نگیره، نژاد پارسی باعث شده است فلان. جمع کن دریوَریها رو، نژاد ترکه فلان، نژاد عرب فلان، اینها همهاش یه مشت مزخرفه، یه مشت دَله دیوانه این حرفها رو میزنن، گرفتی؟ حله دیگه. ببین چقدر جدی دارم میگم، رک میگم. بعضی موقعها ما میریم یه جاهایی سخنرانی میکنیم، بعدش یه تیر ترکشه بلند میشه. مثلا میگن آی… جرأت نمیکنه ها! تو جلسه هست، میگم یالله پاشو ببینم اینجا چی میگی؟ ما رفتیم مثلا تو آذربایجان درباره علیه پانترکیسم سخنرانی کردیم. بله. تو شیراز هم علیه پانفارسیسم رفتیم سخنرانی کردیم. پان، پان، این کوفت و زهرمارها چیه؟ برمیگردیم، حالا یه دَری وَری میاد میگه. بیا، مَردی؟ همونجا بلند شو تو، بذار بذارم کف دستت! فلذا نمیتونن. برای چی؟ به خاطری که اصلا نژادپرستی کار شیطانه، شما باید در مقابل این بایستید. از نگاه من برادر دینی مهمه، میخواد مغول باشه، میخواد از مریخ اومده باشه، اصلا برای من مهم نیست، برادر دینی من اون کسی که هردوتامون یکی رو ویژه دوست داریم. این مهمه و خیلی فراتر از بحث نژادی، اصلا عقلانیت حکم میکنه.
نباید بنیاسرئیلی بشویم خودمون رو تافته جدا بافته بدونیم، اما لطف خدا رو هم شاکر باشیم، بگیم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ الْمَعْصومین عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ» این رو هی دائم بگیم، بگیم شکر. قبول دارم خرابش نمیکنم. کمکم کن، شیطون میاد میدزده.
عنوان بخش ۵ : حمله های شیطان
فصلت (۳۶) اعراف (۲۰۰) همزه (۱) مومنون (۹۷) طه (۹۶) مجادله (۱۹) فاتحه (۵)
۵ – خیلی وقتها میشه حال خوب به ما دست میده، نمیده؟ میایم یه هئیت یه حال خوشی بهمون دست میده. میریم زیارت آقا امام رضا(ع)، یه حال خوشی بهمون دست میده. آقا حال خوش بهت دست بده، رو هوا شیطان میزنه. چون اون حال خوش چیه؟ پس اندازه، چون دستت رو میگیره. عمرا نذاره اون رو سالم ببریش. یه بچه، ببین بچهها چند دستهان؛ بعضی از بچهها هستن همچین خُلوچِلَن، یه تراول که بهش بدی ها! فاتحهاش رو میخونه، میبره تو کوچه دستش میگیره اینجوری اینجوری میدوه. یه دزدی هم میاد اینجوری میگیره. میگه تو یه دونه پول داری، یه تراول ۵۰ هزار تومنی ها! میگه تو یه دونه پول داری بده من ۳ تا بهت پول بدم. سه تا ۱۰۰ تومنی بهش میده. این سه تا بیشتره از ۵۰ تومن. خب، میگه بگیر. میره به مامانش میگه یه دونه دادم، سه تا گرفتم، باریک الله به من. ها! این خُلوچِله به درد نمیخوره، این عقب مونده است، این نمیتونه کارهای بشه. بعضیها زرنگن، پولش رو چی کار میکنه؟ میره تو هزار سوراخ سنبه قایم میکنه. بچهها رو دیدید یه چیزی بهشون میدید، بعضیها زِبِلن، میرن قایم میکنن؟ این هم خیلی خیلی زرنگ نیستش، چون ممکنه یادش بره، چون ممکنه یکی ببینه بیاد برداره. بعضیها خیلی خیلی زرنگن. پولی که بهش میدن، عیدی بهش میدن، عیدیهاش رو مثلا ۲۰ هزار تومن، ۳۰ هزار تومن، ۵۰ هزار تومن، هرچقدر شده میره صاف میده به مامانش. میگه مادر من این رو بگیر برام نگه دار. من به تو اعتماد دارم، میدونم چی؟ به وقتش بهم میدی. چون اگه به خودش باشه میره هر ۵۰ هزار تومن شکلات میخره، بعد دندونها میافته یه چیز وحشتناکی میشه این بچه. خب چرا؟ این نفهمیده.
اون حال خوش، اون تراوله است. بهت دست داد؟ ثانیه نگذره، ثانیه نگذره، بگو مادر تقدیم به شما، کدام مادر؟ بیبی حضرت زهرا(س) بهش بگو من نمیتونم نگه دارم این رو، شیطون ازم میزنه. من اون بچهام، راه برم میاد ازم برمیداره. تو هزار سوراخ سنبه هم قایم بکنم، این دزده یه دزدیه جاش رو بلده. دیدی میری هئیت برمیگردی تو خونه یهویی با داداشت دعوات میشه، دست خودت نیست، شیطان آمد سراغت. انزَغَ الشَّیْطَانِ [«…یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ…» (فصلت/۳۶، اعراف/۲۰۰)] نزغِت کرد، دعواها نزغه. فحش میدی به یکی، همزه. ها؟ روشهای حمله شیطان به انسان، مدلهای مختلف داره. بستگی داره چه جوری باشی. و معانی فارسیش رو بدونی، باید بزنیم تو سرمون. همز میدونی یعنی چی؟ مهمیز؛ این چیزیه که اینها میبندن به پاشون، خب؟ همز: شوک. «وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَهٍ لُّمَزَهٍ». (همزه/۱) وای به اون کسانی که با زبونشون به مردم شوک وارد میکنن. دیدی بعضیها متلک میندازن به یکی، مات میمونه یارو. یعنی برق سه فاز وصلش کرده. میگه خدا وکیلی تو گوش من میزد، اینجوری نمیسوختم که فلان. فلذا خدا میگه: «وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَهٍ لُّمَزَهٍ». (همزه/۱). اما نمیگه وای بر عرق خورها، خدا نمیگه. میگه وای به این کسانی که میسوزونن جگر مردم رو. همز، شوک. میگه شیطان، «وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ» (مؤمنون/۹۷) خدایا پناه میبرم به تو از چی؟ شوکهای الکتریکی شیطان. نزغ از اونم بدتره، ببخشید ببخشید ببخشید نزغ در زبان عربی اون چوبیه که باهاش یه حیوونی رو میرونن، با اون چوب چی کار میکنن؟ نزغ میکنن. همون عربیش رو بگیم بهتره، میزنه زیر شکم اسبه، میگه به مرحلهای آدم میرسه که شیطان آدم رو نزغ میکنه. متأسفانه تو ترجمهها بد ترجمه شده، نوشتن وسوسه، وسوسه. نه بابا هفده هجده جور حمله میکنه بی پدر، به خدا! یه جا تزیین میده، یه جا «…سَوَّلَتْ لِی…» (طه/۹۶) از تسویل استفاده میکنه. تسویل ماجرا داره.
دقیقه ۳۰ تا ۳۵
یه جا از امنیه، القای امنیه استفاده میکنه. هر کدومش یه مدله، نذار…
آخریش هم بگم چیه؟ آخریش استهوائه. قبلش هم استحواذه. این هم بگم. استحواذ، حَ وَ ذَ ،(ح جیمی، واو، دال ذال) استحواذ. «…اسْتَحْوَذَ … الشَّیْطَانُ…» (مجادله/۱۹) این جوری میگه. استحواذ تو زبان عرب به این حالت میگن. بعضیها دیدن، اونهایی که مثل ما بچه دهاتن دیدن. بعضیها میخوان زور و بازوشون رو به الاغ نشون بدن، میرن دستشون رو میندازن روی پشت الاغ، ستون فقرات الاغ رو میگیرن یه فشار میدن، این بدبخت چهار دست و پاش اینجوری باز میشه با شکم میافته پایین، به این میگن استحواذ. بعضی جاهام این رو میگن، بعضیها دیدی با خر کشتی میگیرن، میره کنار الاغ وایمیایسته دست میندازه دور گردن الاغ اینجوری میچرخونه میچرخونه، خوب میخوره زمین، به این میگن استحواذ. «…اسْتَحْوَذَ … الشَّیْطَانُ…» (مجادله/۱۹) میدونی یعنی چی؟ یعنی مثل همون، یعنی به مرحلهای رسیده که طرف آدم نیست دیگه، میبره.
نذار این حال خوش رو ازت بگیره ها! امام زمانی شدی سریع بسپر، بگو خدایا این جونور رو من نمیتونم باهاش در بیفتم، مگه این که تو کمکم کنی، مگه این که اهلبیت(ع) کمکم کنن. این حال خوشمون رو بدیم. بنیاسراییلیها نتونستن برن سراغ معصومینشون. اگر حال خوشی هم بهشون دست میداد، شیطان میاومد میقاپید. فکر کردی برای چی توسل رو دارن میزنن، ها؟ چرا شفاعت رو میزنن؟ به خاطر این که دارن بانکها رو برمیدارن که شیطان راحت بیاد از خونهها پول بدزده. یعنی کاملا دستور شیطانی است. کسی که شفاعت، کسی که توسل میکنه، کسی که با دعای کمیل علیبنابیطالب(ع) میگه: «الهی العفو» مگه میشه خدا نبخشه؟ این حال خوشش رو سپرده به علی(ع). آقا تمام نمازهای امام زمان(عج)… نماز امام زمان(عج) نگاه کن صد بار باید بگی: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» (فاتحه/۱) به کی داری میگی؟ به امام زمان(عج)؟ به خدا داری میگی اوج توحیده. «یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه»، تو که آبرو داری بگو. کی گفته ما… از خود امام، کِی ما رفتیم در مقام خدایی چیزی بخوایم؟ دَریوَریهایی که میگن. حالا به وقتش اینها رو باید نقد بکنیم. چون عزیزانی هستن تو حوزه پاسخ به شبهات وهابیت دارن کار میکنن، من میگم تو یه جبهه دیگه کارمون رو انجام بدیم. هست، مفصل جواب داده شده الحمدلله تو اینترنت با پاسخهای دندانشکن که اصلا نمیتونن سر بیارن بالا، از کتب خودشون، از قرآن، فلان و بهمان، این وهابیت.
عنوان بخش ۶ : ویژگی قیام امام حسین(ع) ؛ نشان دادن اثر عملی برخی گناهان (مال حرام)
بقره (۱۰) بقره (۷)
۶ – بگذریم. یکی از ویژگیهای اصلی، اصلی خیلی مهمه، خیلی خوشگل و خیلی زیبا و ظریفه، (دقت کنین اینها رو جای دیگه گیرت نمیاد). اینه که آثار عملی بعضی از گناهان رو اباعبدلله(ع) نشون داد. یعنی اگه تا فردا صبح به شما میگفتن اگه این گناه رو انجام بدی این بلا سرت میاد، عمرا باورت نمیشد. امام حسین(ع) این رو عملی نشون داد تا ابد به بشریت، چی؟ آقا مال حروم بخوری میگی امام زمان(عج) بیا، اما خودت جلوی امام زمانت وای میستی ها! چون منافعت گره میخوره، در مقابل امام زمان(عج) قرار میگیره منافعت. مال حروم خوردن دلت رو سنگ میکنه ها! مالحرومخور حق رو نمیفهمه ها! میشنوه قبول نمیکنه، این قلبه مهر خورده، قرآن میگه: «فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضًا…»، (بقره/۱۰). «خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَهٌ…». (بقره/۷) چشم و گوش و قلب رو، همه رو خدا پرده کشیده که نفهمه. این بدبخت شده یه همچین کسی، از کجا شروع میشه؟ از مال حروم. چرا مال حروم؟ چون حقالناسه. احترام به مردم رو ببینید توی این دین! توی این دین اوج عبودیت خدا، نماز، اگر یک دکمه پیرهنت نخش غصبی باشه بزن تو سرت اون نماز رو، خدا نمیگیره اون رو. یه نخ دکمه، حق مردمه! برو حق مردم رو بده.
کسی که مال حروم میخوره به امام زمان(عج) میرسه؟ به گرد پاش هم نمیرسه، به امام زمان(عج) برسه؟ عمرا! اونی که رشوه میده رشوه میگیره، اونی که احتکار میکنه، اونی که گرون میفروشه، داره آتیش میریزه تو شکم خودش و زن و بچهاش، اثرش چی میشه؟ اللّهمَ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج رو میگه منتها وقتی امام زمان(عج) بیاد چی میشه؟ آیه قرآنی که شب اول گفتم؛ ترس داره از کساد شدن مالش، قارون دیگه، نمونهاش. قرآن برای چی باید سه بار اسم این گوربهگورشده رو برای ما بیاره؟ سه چهار بار اسم قارون رو آورده، اسم وزیر حضرت سلیمان با اون عظمت، آصفبنبرخیا که تخت رو جابهجا کرد رو نیاورده، میگه: «مردی» اما اسم قارون رو چرا باید سه بار بیاره؟ اثر مال حرومه، ولی معصومش، ببین قارون فامیل حضرت موسی است ها! فامیلشه! بعضیها میگن برادرزادهاش بوده! بعضیها میگن پسرعموش بوده! حالا کاری نداریم، فامیل نزدیکه، چی میشه که کار به جایی میرسه منافع مالیش با فرعون گره میخوره،
دقیقه ۳۵ تا۴۰
میگه موسی داره انقلاب میکنه کساد میاره واسه تجارتم. کار به جایی میرسه میره به فرعون میگه این جوری بزن، من خبر دارم. من تو شهرک، منطقه یهودیها دارم زندگی میکنم بنیاسراییلیها. این جوری بزنه، این جوری فشار بیار، دیروز تو جلسهشون این جوری میگفتن، مال حروم اومده تو شکمش. طرف نماینده مملکت ما بوده که بره چی کار کنه؟ مذاکره هستهای بکنه، مناظره هستهای بکنه. کارش به جایی برسه که برداره چی بگه؟ بگه آقا ما تو این نقطه تو ضعفیم، از این جهت به ما فشار بیارید. لذا امام حسین(ع) نشون داد اثرات عملی گناهان رو. اگه تا هزار سال میگفتن مال حروم باعث میشه که آدم سر امام زمانش رو ببره، میگفتن چطور؟ چی میگی؟ نشون داد!
آقا اباعبدالله(ع) هی رفت به میدون هی اومد، هی رفت به میدون، شش ماهه برد، عبا عمامه پیغمبر(ص) برد، قرآن پیغمبر(ص) برد، علی اکبر «…اَشبَهُ النّاس خَلقاً و خُلقاً و مَنطقاً…» فرستاد دید اینها آدم بشو نیستن. برگشت گفت میخواید براتون یک آنالیزتون کنم، شما چیاید؟ علت این که حرف من رو نمیفهمید چیه؟ او اونها رو آنالیز نکرد، برای ما آنالیز کرد، برای ما تجزیه تحلیل کرد، که ببینیم چی بودن اینها؟ «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ…»، شکمهاتون از مال حروم پر شده و در ادامه میفرماد: قلبهاتون مهر خورده و حرف من رو نمیشنوید. شکمها کی پر مال حروم شد؟ از همون روزی که بیتالمال درست حسابی تقسیم؟ نشد.
منابع مالی محدوده، ۱۰۰ هزار تومن درآمد فرض کنین یک کشوره، ۱۰۰۰ نفر جمعیت داره، به هر کدوم چقدر میرسه؟ ۱۰۰ تومن. اگه یکی ۵۰۰ تومن ببره، یعنی به خیلیها هیچ پولی نباید برسه. اینی که پول براش نرسیده فقیر میشه، پول نداره، چی کار باید بکنه؟ یا باید بره دولّا راست بشه پیش اون بابا، پیش عامل ظلم، یا باید بره سراغ امثال معاویه ها؟ یا چی کار بکنن؟ یا برن دستشون رو کج کنن، یا دزدی کنن، یا رشوه بگیرن، فلذا وقتی علیبنابیطالب(ع) گفت، گفتن آقا قبول میکنی این جوری؟ گفتش که نه من عین… شورای شش نفره چی گفت؟ گفتن عمل به دو خلیفه قبلی رو قبول میکنی؟ گفت خیر! با اینکه تازه خلیفه اول و دوم تو حوزه مالی خیلی بهتر از خلیفه سوم بودن، خیلی، اما باز هم چی؟ بحث داشت، مثلا معاویه رو گذاشته بودن حاکم اونجا، معاویه که داشت میدزدید. خود خلیفه دوم رفت دید، پادشاهی معاویه رو دید تعجب کرد! چیزی بهش نگفت برگشت. زمانی که حضرت رسول(ص) فوت میشه، رحلت میکنه حالا شهادت یا هر چی، ابوسفیان رفته بوده مالیات منطقه نجران رو جمع بکنه، بر میگرده میبینه پیامبر(ص) فوت شده خلیفه اول برای اینکه دهنش رو ببنده میگه هر چی مالیات جمع کردی مال خودت. اینها تو تاریخ آمده، اینها چی شد؟ بعضیها رو حرومخور کرد. اینها بچههاشون امام زمان سر بریدن.
وقتی حضرت علی(ع) اومد گفت اگر من حاکم بشم مساوی تقسیم میکنم یعنی چی؟ یعنی به همه ۱۰۰۰ تومن، گفت من جنگیدم در رکاب رسولالله(ص)، گفت از علی(ع) بیشتر جنگیدی؟ پس ساکت! اگه جنگیدی اون دنیا، اون دنیا چی؟ جوابش رو میگیری. گفت من از قریشم از قبیله فلان، گفت من از قریشم، از بهترین باز چی بگیم شاخه قریش، از بنیهاشمم، بزرگ بنیهاشمم بود حضرت امیر(ع) در زمان خودش، گفت از من بیشتر؟ یعنی حجت تمام میکرد حضور خود او، وجود او. گفت از ما بیشتر زخم برداشتی؟ حضرت امیر(ع) در جنگ احد ۷۰، ۸۰ تا زخم بر میداره، ریز و درشت که میگه وقتی برگشتم، تمام بدن خون بوده.
ببین اینها رو ما باید بفهمیم. نمیشه با حروم خوردن، ببین برادر من! نمیشه هم آره هم آره! ببین یک رابطه عکسی بین این [اشاره به شکم] و اینه [اشاره به بازو] این [اشاره به شکم] که رشد میکنه، این [اشاره به بازو] یکی افول میکنه. حالا بعضیها نه بندگان خدا تُپُلن با اون کاری ندارم ها! بحث اصلیش رو میگم، یعنی بریزی تو شکمت این یکی ولش کن…
رفته بودیم اردبیل بعد گفتن استاد میای بریم شکار خروس؟ گفتم بابا دمتون گرم خروسهای مردم رو بردارین ببرین، شکار خروس دیگه چی چیه؟ گفتن نه والله اینها چیان؟ وحشیان، گفتم نه والله من موجود زنده نمیتونم بکشم حالا بریم نگاه کنیم. رفتیم دیدیم آقا همین خروسهای ما بودن، مثل مرغهای خودمون، میپریدن، مثل کبک اما شبیه مرغ و خروسها میپریدن، گفتیم اینها چیان؟ گفت اینها همین مرغ و خروسهای مان، [هستند] از همون نژادن، چون اهلی نشدن، تنبل نشدن میتونن بپرن، جلوی پریدنها رو گرفته. بعضیها بهشون میسازه، خدا نکنه مال حروم به کسی بسازه،
دقیقه ۴۰ تا ۴۵
بعضیها دیدی یه اشتباهی میکنه خدا ده برابر ازش پس میگیره، یه مال حروم میخوره مریض میشه، یه ضرر مالی بهش میاد، الحمدلله خدا داره چی کار میکنه؟ ازش میگیره، بعضیها بهشون میسازه، ای داد، خدا نیاره اون روزی که بخوری بیشتر بهت بده. میگه بریز آتیش تو شکمت. میای اینوَر، ۵۰ سال، ۶۰ سال، ۷۰ سال، بالاخره میای.
امام زمان(عج)… ببینید شریح قاضی رو وقتی میخواست بخره، گوش کنید، خیلی عجیبه! میگفت نه نمیتونم. ابن زیاد میگفت چرا این حکم رو میدی، حکم داد که امام حسین(ع) چیه؟ خارجیه، خارجی نه اینکه مثلا از انگلیس اومده ها! یعنی خروج کرده {بر} علیه خلیفه، خروج کردن میتونستی باهاش بجنگی، میگفت نه! سکه میانداخت پشت سرش، جیرینگ، میافتاد رو سکهها، نه، جیرینگ، هی دلش آب رفت، هی دلش آب رفت، یک لحظه به کجا رسید؟
عمر سعد، بدبخت بیچاره چی میخواست؟ گندمهای ری میخواست. امام حسین(ع) گفت چه قدر میخواد یزید بهت بده؟ من بیشتر بهت میدم. امام رو میبینید، دست دشمنش هم میخواد بگیره، نمیخواد این اشقی الاشقیا باشه، نمیخواد، میخواد دستش رو بگیره، بس که مهربونه. گفت من بیشتر بهت میدم، گفت از کجا میخوای بیاری بدی؟ گفت بهت میدم. گفت این هم بهت بگم تو به گندمهای ری نمیرسی، گفت همون جُوش ما رو بسه، متلک انداخت! بیچاره بدبخت، وقتی سر رو بریدن اشک میریخت. حضرت زینب(س) برگشت بهش گفت عمرچه کردی؟ برگشت دید داره چهره نحسش همین جوری اشک میاد. اینجا اون بحث رو بگم؛ بین من و تو، بین من و شما محب اهلبیت(ع) یه فرقی باید باشه با عمر سعد یا نه؟ اون هم گریه کرده بر مقتل، من و شما هم چی؟ اشک میریزیم. اینی که گفتم مقتل جریان داره، اینه، گرفتی چی شد! یه فرقی.
ببینید من و شما باید خیلی قبلتر از اینکه مثلا به من و شما بگن حسینبنعلی(ع) از مکه راه افتاد، میدونی میخواد چی بشه دیگه؟ بمیریم، داغون بشیم، تا موقعی که ما به سر بریدن امام حسین(ع) داریم اشک میریزیم، یعنی این باعث اشک ریختن ما، این باعث چی ما میشه، این یعنی چی؟ یعنی؛ امام زمان، تو هم بیای ما قول میدیم اگه شهیدت کردن، عوض محرم صفر، سه ماه برای شما عزاداری کنیم. میخواد چی کار؟ میخواد چی کار؟ آقا این یه چک با ارزش، صد میلیون روش نوشتن خب؟ یه دیوانهای بلند میشه میاد، آب میریزه رو این، نه یه دیوانهای میاد این رو آتیش میزنه، نه یه دیوانهای میاد تیکه تیکه میکنه با چاقو خب؟ مهم چیست؟ مهم اینه که به این برگه ارزشمند چی شد؟ اهانت شد! حالا هی من بیام بگم با چاقو زدن رو این، آی تیکه تیکه کردن. به جای این کارها، اگه مردم بفهمن این برگه چی بوده، اصلا بگید داد دست بچهاش، بچهاش حواسش نبود پاره بود. مردم میزنن تو سرشون میگن بابا تو مگه کور بودی؟ چرا گذاشتی جایی که بچه بیاد برداره؟ گرفتی چی شد؟
ما متأسفانه به جای اینکه این برگه رو ارزشش رو به مردم نشون بدیم، داریم این طرف رو بیشتر میگیم. اما توی تاریخ باید ثبت بشه که چه بلایی سر این چک اومد. مقاتل باید نوشته بشن، مقاتل باید خونده بشن، آقا امام زمان(عج) در زیارت ناحیه مقدسه بخونید دیوانه میکنه آدم رو خدا شاهده. «…ألسّلامُ على الشّیْبِ الْخضیبِ…»، سلام بر ریش به خون خضاب شده. «…ألسّلامُ على الْخدِّ التّریبِ…»، سلام بر گونه به خاک کشیده شده. «…ألسّلامُ على الْبدنِ السّلیبِ…»، سلام بر آن پیکری که لباسهایش را به غارت بردند. آقا امام زمان(عج) میگه: «…و الشِّمْرُ جالِسٌ على صدْرِک…» توی همان زیارت ناحیه مقدسه. اما خدا وکیلی دیگه بی انصافی نکنیم من بعضی موقعها میبینم تو بعضی از این هیئتها خداییش داره بیاحترامی میشه. آقا طرف داره شکل اون کار هم نشان میده. من جایی بودم مداح داشت میگفت، آقا زبانم لال، ببخشید مجبورم بگم، نگیم شبهه به وجود میاد. داشت میگفتش که: سر رو دید چون نمیتونه ببره، چون از پشت میخواست ببره ضربه زد چند بار. نامسلمون میفهمی چی چی داری میگی؟ بابا تن آدم میلرزه. یک کاغذ عادی نبوده!
ما بحثمون اینه. فرهنگ شیعیان باید بیاد بالا! فهمشون نسبت به امام زمانشون باید بیاید بالا! وگرنه اگر گریستن بر مقتل هنر است عمر سعد هم گریسته!
دقیقه ۴۵ تا ۵۰
تاریخ داره میگه. بحث ما اینه! روزی مییان امام زمان(عج) که ما فکر اینی که دست کسی بخواد برسه به امام زمان(عج) به والله قسم داغونمون کنه. دستت برسه به امام زمان(عج)؟ مگه ما مردیم؟ چقدرید؟ ۶۰ میلیون توی همین مملکت میایم جلوش وای میایستیم. دونه دونهمون رو بکش بعد برس. بکشی؟ که اصلا نشدنی است، فکرش هم نکن. امیرالمومنین(ع) در نهجالبلاغه میگه به تعدادتون نگاه نکنید، «دندانها را روی هم بفشارید». مردونه بجنگید. امام حسین(ع) گفتم جریانش حضرت مسیح نیست. یکی از ایراداتی که نیچه به مسیح میگیره در کتاب آنتیکرایستش، میگه: «من باورم نمیشه تو رو میخواستند به صلیب بکشند برای چی هیچ کاری نکردی»؟ اصلا به صلیب نکشیدنش، شبهه است، تحریفه. قرآن میگه به صلیب نکشیدنش. چی شد؟ امام حسین(ع) نمونه یک ژنرال نظامی است. با ۷۰، ۸۰ نفر، ۱۲ ساعت جلوی ۳۰ هزار نفر وایستاده، کی میتونه؟ یا علی! کی میتونه؟ تیر میباریدند ۱۰۰۰ تا ۱۰۰۰ تا. ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۰ تا. انگار از آسمون تگرگ میبارید. قبلش رفته بود دور خیمهها رو خندق کنده بود، حساب کتاب کرده بود، خارها رو کنده بود، میگفت این بچهها… میدونست میخواد چی بشه، حساب کتاب داشت.
فکر کردید شیعه میاد برای کشته شدن؟ شیعه میاد خونش همینجوری بریزه روی زمین؟ نه والله! اما از ریخته شدن خونش؟ هراسی نداره. در راه خدا جان، مال، همه چی میدم، جونم… ببین هیچ چی مثل جون؟ با ارزش نیست، این هم میدم بابا. من رو از کشته شدن میترسونی؟ برو پی کارت.
عنوان بخش ۷ : ویژگی قیام امام حسین(ع) ؛ ارتقاء سطح فکری مردم – قربانی وعده داده شده
صافات (۱۰۷) بقره (۳۷)
۷ – از ویژگیهای دیگر قیام اباعبدالله ارتقاء بخشیدن به سطح فکری مردم بود، یه لول (level)، یه قد و قواره مردم اومدند بالاتر. این رو من نمیگم، همه خارجیها میگن. تاملاس توندون؛ رئیس کنگره ملی هندوستان، رییس مجلسشون برمی گرده میگه: «این فداکاریهای عالی از قبیل شهادت امام حسین(ع) سطح فکر بشریت را ارتقاءبخشیده». یه لول (level) آوردهشون بالا. نه یه لول (level)، هزار مرحله آوردهشون بالا. اصلا بشریت رو آورد بالا. «و خاطره آن شایسته است همیشه باقی بماند». یارو هندوئه. هندو میدونی یعنی کی؟ یعنی همونها که بهشون میگیم بتپرست. اما حسین(ع) فرادینه، چرا؟ چون تجلیگاه خداست. شهید! شهید! این خیلی عجیبه!
آقا امام حسین(ع) یاد داد گفت: «دین نداری؟ آزاده مرد که میتونی بشی». بیدینی؟ نلسون ماندلا نمیتونی بشی؟ بیدینی؟ چهگوارا باش. دین داشتش چهگوارا؟ اما میجنگید. برای چی؟ برای مردم. خسرو گلسرخی کمونیست، خدا پیغمبر قبول نداره مارکسیست، اومده تو دادگاه میگه که: «من تمام زندگیم رو از حسینبنعلی(ع) یاد گرفتم، جنگیدن برای هدفم رو». ارتقاء بخشیده.
گاندی رهبر هندوستان میگه: «من انقلاب رو از کی یاد گرفتم؟ از حسینبنعلی(ع)». «من زندگی آن شهید بزرگوار را خواندهام». میگه من از او یاد گرفتم باید چی کار کرد؟ ارتقاء بخشید! کدام حادثه در طول تاریخ اینجوری سطح فکر بشر رو چند مرحله آورده بالا؟ یاد بگیرند که عجب! با کتک خوردن هم میشه اصلاح کرد! تا حالا فکرش رو نکرده بودیم ها! عجب!
ویژگی دیگر این حادثه اینه که این وَالوِتْرَ الْمَوْتُورِه، خون جستجو شده است. در طول تاریخ، حسین(ع) قربانی وعده داده شده است. قربانیای که وعده داده شده بود میاد، میدونستند. و اون قربانی اسماعیل؟ نبود. میخواست سر اسماعیل رو ببره، نبرید! گفت: «وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» (صافات/۱۰۷) قرآن میگه ها! گفت یک ذبح بزرگی هست که به خاطر اون… اون قربانیه، بگذار کنار این بچه رو. «وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» (صافات/۱۰۷) او میخواد بیاد. مسیح قربانی شد؟ نشد، نشد. به صلیب کشیده نشد. دربهدر دنبال اینند که بگن که مسیح همان قربانی وعده داده شده بود، دربهدر. گفتم در مورد مُهجه براتون دیگه. اینها تأکید دارند، تأکید دارند که حضرت مسیح خون توی قلبش هم ریخته بیرون،
دقیقه ۵۰ تا ۵۵
تاکید دارند. میگن حضرت مسیح رو که به صلیب کشیدند، یک سرباز رومی اومد، یک سرنیزهای زد سر چوب، از زیر زد قلب رو سوراخ کرد، خون توی قلب هم ریخت بیرون. تأکید دارند روی این. بچهها و جَوونهایی که ولفناشتاین بازی کردند، اون سر نیزه همونه. کسانی که سریال یونیت رو دیدند، دربهدر دنبالشن، اون سرنیزه همونه. میگن سرنیزه سرنوشت. میگن دست هیتلر بوده، میگن دست آتیلا بوده، میگن دست اون پادشاه فرانسه (بود. کی بود؟ میجنگید؟) ناپلئون. ناپلئون بوده، این اونه. الآن ارتش آمریکا دنبالشه، تو فیلمهاشون چی رو دارند میگن؟
عزیز من! اصلا مسیحی به صلیب کشیده نشد که بخواهد خون قلبش را بدهد. میدونی چی شد؟ اینها فهمیدن، توی تاریخ داشتن که اون قربانی وعده داده شده، چنان در خدا حل میشه که خونش که میریزه هیچ، خون توی قلبش هم میده. در زبان عربی اینها خیلی زبانشون کامله؛ برای مدلهای مختلف… ما میگیم خون، خون خونه دیگه؛ خون. چه خوندماغ بشی، چه خون توی رگ باشه، چه خونی که رو زمین بریزه. اما عرب، خونی که توی رگ باشه بهش میگه دَم. خونی که بریزه بهش میگه ثار. خونی که لخته بشه بهش میگه عَلَقِه. عرب به خونی که توی قلب باشه میگه مُهجه!
وقتی گوسفندی رو قربانی میکنند مهجهاش خالی نمیشه. خون توی دل میمونه. وقتی میری دل و جیگر میخری، قلوه میخری، دیدی قلب رو میشکافه لختههای خون رو چی کار میکنه؟ میندازه بیرون. بعضیها باد وصل میکنند به سیاهرگ یا سرخرگ که خون رو کامل چی کار کنه؟ بده بیرون. اما باز هم میمونه. هیچ جوری نمیشه. الله اکبر! چی میگه آقا امام صادق(ع)؟ میگه: «ای خدا! بابای ما، جد ما حسین(ع) «الّذی بَذَلَ مُهجَتَهُ فِیکَ» اون کسی بود که مهجهاش رو هم در راه تو داد». خون توی قلب هم داد. نداد؟ نمیدونیم کارِ تیر سهشعبه بوده؟ کار اون حرامزادههایی که تاختند بر پیکر مبارکش؟ «…الَّذینَ بَذَلُوا مُهْجُهْم دُوْنَ الحُسَینِ عَلَیه السَّلام». این یاران این کیا بودند؟ بله. بر پیکرهای اینها هم تاختند. اینها هم باز مهجه رو در راه کی دادند؟ [در راه] خود حسین(ع) دادند. ببینید ارتقاء… این قربانی وعده داده شده است. ثَارَ الله [است] وِتْرَ الْمَوْتُورِه. آقا! [حضرت] آدم برای او گریسته! ما نمیگیم. بابا بیایید بخونید. «فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ…» (بقره/۳۷) گفت چند تا کلمه بهم یاد بده تا خدا من رو ببخشه، بعد جبرئیل اسم پنج تن رو یادش داد. این رو سنّی داره میگه، به خدا قسم! من نمیگم که، تا گفت: «یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ یا قَدیمَ الْإِحْسَانُ بِحَقِّ الْحُسَیْنِ»، آدم اشک ریخت. گفت: چرا این یکی رو گفتم، چرا اینجوری شدم؟ چرا منقلب شدم ؟ اولین روضه رو جبرئیل برای آدم میخونه. آخ آخ چه لطفی کرده خدا به ما که از کسانی هستیم که اشک میریزیم برای حسینبنعلی(ع). ارزش داره. اینقدر این اشک ارزش داره که همه جا ریاکاری چیه؟ بده، تو جلسه حسینبنعلی(ع) میگه ادای گریه رو هم در بیاری ایرادی؟ (بگید) نداره! این قربانی وعده داده شده است. تمام. و خونش رو کی…
مختار انتقام اباعبدالله(ع) رو گرفت ؟ نه! انتقامی اونجوری که باید بگیره… اباعبدالله(ع) برای دین شهید شد، فلذا انتقامش زمانی گرفته میشه که تمامیت دین دوباره رو شه. کِی؟ وقتی اون منتقم اصلی بیاد. تکیه بزنه بگه: «انا بقیه الله، اَنا الصَّمصامُ المُتَقِمُ…» من اون شمشیر انتقامکشندهام. بیاد از حزب شیطان انتقام بگیره! اونه. این رو باید بفهمیم.
عنوان بخش ۸ : ویژگی قیام امام حسین(ع) ؛ استعداد شبیه سازی افراد
ندارد
۸ – ویژگی دیگر این قیام اینه که استعداد شبیهسازی برای همه افراد رو داره، همه میتونن خودشون رو توی عاشورا ببینند. به خدا قسم شیعه و سنی و کافر و گبر و مسیحی و چی و چی و اینها؟ نداره. همه میبینند. همه میبینند. بچه شش ماهه هم بخواد حرف بفهمه، یک کاندیدا داره که شبیه او باشه. دختر سه چهار ساله هم بخواد، اگه حالیش بشه بخواد باشه داره. نوجَوون بخواد باشه؟ داره. پیر قامتِ الفش دال شده ۹۰ ساله هم بخواد بشه؟ حبیب بن مظاهر هست. همه خودشون رو میبینند. یک صحنه تئاتری آفرید، سناریو نوشت ها! داستانی تراژیک. کدوم داستان توی دنیا اینجوری تکون داده؟ برای کدوم داستان بعد از ۱۴۰۰ سال یکجوری میزنند توی سر و کلهشون انگار ننه باباشون مرده؟ ها؟
دقیقه ۵۵ تا ۶۰
رومئو و ژولیت؟ لیلی و مجنون؟ داستانهای واقعیش رو مردم نمیزنند. مغولها حمله کردند، اینقدر قتل عام انجام دادند که نگو. کو؟ تمام شد رفت. چیه؟ بابا این چه ویژگیای داره که اون آدم غریبه خارجی، به خدا میاد میشنود، اشک میریزه. اشک میریزه. چون همه خودشون رو میبینن در حسینبنعلی(ع). یار در نگاه اغیار رو ببین! ببین غیرها در مورد امام تو چی گفتند؟ مات میمونی! چی کار کرد؟ سناریو رو خودش نوشت. این تئاتر رو، سناریو رو خودش نوشت. گفت روی سن تئاتر تو باید اینجا باشی. تو باید اینجا باشی، تو باید اینجوری باید دیالوگ بگی. تو اینجوری باید رفتار کنی. تو اینجوری… همه رو نوشت، کِی؟ اون موقعی که آقا اباعبدالله(ع) راه افتاد… آقا اباعبدالله(ع) روز تولد خودش وارد مکه میشه، ۳ شعبان وارد مکه میشه. تمام شعبان رو تا آخرش ۲۶، ۲۷ روز مونده. تمام رمضان رو، تمام شوال رو، تمام ذیقعده رو و ۸ روز اول ذیالحجه رو اونجاست. ۳، ۴ ماهی که حج (خدمت شما عرض کنم) حج عمره چیه؟ مستحبه. همه اومدن اینجا میرفت براشون خطبه میخوند. خطبه میخوند. به همه سناریو یاد داد. دیالوگها رو یاد داد. بعد اینها پخش شدند رفتند گفتند. پخش شدند رفتند گفتند. همه حواسها به کیه؟ به دردانه حضرت رسول(ص) که زنده مونده بینشون؛ حسین(ع). دوستش دارند عاشقشند مردم.
دشمن هم علی(ع) رو دوست داره. نداره؟ به خدا دوستش داره. عمروعاص وقتی گفت:« مصر رو به من بده خراج مصر رو بده به من». به معاویه گفت. گفت:« برای چی باید بهت بدهم»؟ گفت: «دیوانه! میدونی من چی کار کردم؟ من جهنم رو خریدم». خودش میدونست. گفت: «من با علی(ع) درافتادم جهنم خریدم. خراج مصر هم کَمه». یعنی همه عاشق… دشمن هم میدونه. دشمن سوءاستفاده میکنه، حتی از خوبی اینها. از خوبیشون هم سوءاستفاده میکنه. مثل کسی که میدونی حرف لو نمیده، میدونی آدم رو خرد نمیکنه، توی جمع میگه: «آقا تو این حرف رو به این زدی»؟ رو در رو کردند. میبینی اینقدر آدم خوبیه هیچ چی نمیگه. میگه: «آره ما زدم». اینها وقتی میدونن چی؟ اون دشمنه هم طمع دارن به اینها. اینقدر اینها نماد الهی بودناند، خدایی شدناند.خدایی شدند.
شروع کرد نوشت، روز هشتم ذیالحجه آقا وایستاده، چند روز دیگه رو هم وایستا دیگه. روز هشتم ذیالحجه یهویی آقا چی کار کرد؟ گفت آی مردم من میخوام برم. اِ! آقا بیا مناسکت رو انجام بده! فلان… همه توجهات رو به خودش جلب کرد. توی راه به هر کی میرسید خطبه واسش میخوند. فرزدق رو دید خطبه خوند. زهیر رو دید خطبه خوند. کی رو دید خطبه خوند. ماجرا داشت. گفت برید بگید آقا اینجوری میشه، اینجوری میشه. سناریوش رو که نوشت، حجش رو یک جای دیگه برگزار کرد. در سرزمین کُرب ایلا. کُرب؛ قُرب. ایل؛ خدا. در سرزمینی که آدم به خدا نزدیکه. قرب خدا. اونجا طی صفا و مروه را یکی دیگه کرد. اونجا قربانی یه چیز دیگه بود. یعنی یه حجی به جا آورد. آقا مگه حج از فروع دین نیست؟ یک فروع دین رو گذاشت زمین، امر به معروف، نهی از منکر رو چی کار کرد؟ بُلد (bold) و هایلایت (highlight) کرد، آورد توی چشم. همه خودشون رو میبینند توی این ماجرا. همه! شما میبینی بابا توی این سپاهه، پسر توی اون سپاهه، این داداشش توی این سپاه، اون داداش توی اون سپاه. همه هستند. اگه آقا طرف مسیحیِ یک هفته مسلمانشده است، خودش رو میبینه. نصرانیها. همه آقا. چی بگم؟ همه هستند.
آقا اینها زمانی که حر رو فرستادند، گفتند برو. برسی اونجا… میخواستند روی مخش راه برن گفتند حسن(ع) و حسین(ع) قاتلان خلیفه سوماند که آب برخلیفه سوم بستند. در حالیکه دروغ محضه. امیرالمؤمنین(ع) مشک دستش گرفت رفت به عثمان آب برسونه، زمانیکه مردم شورش کردند علیهش به خاطر نحوه حکمرانیش، [عثمان] گفت من از دست تو آب نمیخورم.
امام حسن(ع) و امام حسین(ع) رو گذاشت جلوی در، گفت اگر مردم خواستند حمله کنند، دفاع کنید از خلیفه سوم. به یکباره مروان اومد روی بالکن، بالکن قصر داد زد: «خلیفه به شهادت رسید، خلیفه رو کشتند». خودشون کشتند. امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه به معاویه میگه. میگه تو خودت بهتر میدونی کی کشته؟ اگه راست میگی برو اون رو بگیر. واسه ما شدی منتقم خون عثمان؟ گفتند آقا اینها آب بسته بودند بر عثمان. معاویه ۶ ماه در شام روضه میخوند برای عثمان. پیراهن خونی برداشته بود علم کرده بود میگفت این پیراهن خونی عثمانه. در بعضی از تواریخ اومدن چند تا انگشت قطع شده رو توی نخ کرده بود میگفت این انگشتهای عثمانه که قطع شده. همینجوری مردم رو میشوروندند. آقا اینها رسیدند. حر سپاهش رو فرستاده. داره میرسه. یهویی گفتند که: «اِ ما توی این منطقه (اونی که راهبلده) ما تو این منطقه نخلستانی به این شکل نداریم. من از دور نخل میبینم».
دقیقه ۶۰ تا ۶۵
گفتند یکی که بهتر، چشمهاش قویتره نگاه کنه. دیدن تکون میخوره. بعد گفتن نه اینها پرچم و اسب سوارن و فلان. رسید اباعبدالله(ع) در منزل قبلی گفته تا مشک دارید چه کار کنید؟ آب کنید.
ببین! سناریو درست و حسابی. مو لای درزش نمیره. رسید به حُرّ. تا سلام، علیک، [امام] گفت آب بهشون بدید. همهشون داشتند از تشنگی میمردند. حر گیرپاژ کرد. گفت این اگه الآن به من آب نده، من مُردَم از تشنگی، خب؟ این چه جوری میخواسته آب به خانه عثمان بسته باشه؟ به هم ریخت. ببین دیالگها رو چقدر قشنگ میگه. تا بحث شد یهویی اینجوری کرد. گفت مادرت به عزایت بشینه حر! همینجوری. برمیگرده اون هم جواب میده. میخواست مثلا خدای ناکرده زبونم لال یک همچین جوابی به امام حسین(ع) بگه؛ برگشت دید اوه اوه اوه. حر! حواست باشده! میدونی مادرش کیه؟ به هم ریخت. قاطی کرد. روز عاشورا وقتی شروع شد، عرب یه رسمی داره، یه کسی که شکست میخورد، چکمههاش رو، نخهاش رو میبستن به همدیگه، مینداختن توی گردن اسبش. میفرستادن. یعنی چی؟ تسلیم شدن. [حُر] چکمههاش رو درآورد انداخت توی گردن خودش. اشک میریخت اومد پیش امام حسین(ع). گفت اگر من راه را بر تو نمیبستم چه بسا میرسیدی کوفه، حکومت تشکیل میدادی. این مردم کوفه اگه میرسیدی نور وجودی تو رو میدیدند میریختند توی خیابان. من رو ببخش! من عامل امروز کشته شدن تو ام. نه! میگفت: نه! ما رو دیدی؟ تو میخواستی اون روز خودت رو اثبات میکردی! دیدی ما چقدر بچهایم؟ چقدر کوچیکیم اینجوری. برگشتش گفتش که: «چرا که نبخشم»؟ گفت: «میگذاری اولین نفری باشم که میرم»؟ «چرا که نه». همه خودشون رو میبینن.بیشترین کسی که توی عاشورا ما میتوانیم ما خودمون رو باهاش شبیهسازی کنیم کیه؟ همین حرّه. همین حرّه. همین. همه خودشون رو میبینن. کجا؟
عنوان بخش ۹ : امام حسین(ع) در نگاه اندیشمندان
بقره (۲۴۹)
۹ – شما بیا نگاه کن ببین چی میگن؟ امام شافعی (رهبر شافعیهای چی؟ اهل سنت ببین چه میگه در وصف… «این حادثه از حوادثی است که خواب مرا ربوده و موی مرا سفید کرده است. دل و دیده مرا به خود مشغول ساخته و مرا اندوهگین کرده است و اشک چشم، جاری و خواب از آن پریده است. دنیا از این حادثه خاندان پیامبر(ص) متزلزل شده و قله کوهها نزدیک به آب شدن گردید. آیا کسی هست که از من به حسین(ع) پیامی برساند؟ اگر چه دلها آن را ناخوش دارند. حسین(ع) کشتهای است بدون جرم و گناه که پیراهن او به خونش رنگین شده. عجب از ما مردمان است که از طرفی به آل پیامبر(ص) درود میفرستیم و از سوی دیگر فرزندان او را به قتل میرسانیم و اذیت میکنیم! اگر گناه من دوستی اهلبیت(ع) باشد هرگز از این گناه توبه نخواهم کرد. اهلبیت پیامبر(ص) روز محشر شفیعان من هستند. اگر نسبت به آنان بغضی داشته باشم، گناهی نابخشودنی کردهام». نامه دانشوران ناصری جلد ۹، صفحه ۲۹۸ – مرآت العقول جلد ۸، صفحه ۴۹۶ – بصائر جلد ۷، صفحه ۲۵.
جورج جرداق دانشمند و ادیب مسیحی، مسیحی! مسیحی! چی میگه؟ میگه: «آن غیرتمندی که تا این پایه به ناموس مردمان اهتمام میورزید و در حمایت از همسر و خانواده و دیگران لحظهای از مجاهدت باز نمیایستاد، چون در میدان رزم در تف، یکه و تنها مانده و از زخم شمشیر و نیزه و زوبین بر زمین نشست و اوباش کوفه و سربازان مزدور دستگاه حاکم را دید که از هر سو به سر پناه خیمه زن و فرزندش حملهور هستند دست پولادین و خونین برآورد و ندا سرداد: هان ای نامردان! اگر دین ندارید آزادگی در زندگی فرو نگذارید. وقتی یزید مردم را تشویق به قتل حسین(ع) و مأمور به خونریزی میکرد آنها میگفتند چه مبلغی میدهی؟ چقدر پول میدهی حسین(ع) بکشم ؟ حرومخور شده. «اما یاران حسین(ع) به او میگفتند ما با تو هستیم، اگر هفتاد بار کشته شویم باز میخواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم». جرج جرداگ مسیحی.
آنتوان بارا نویسنده مسیحی کتاب نوشت: «حسین(ع) در اندیشه مسیحیت». در کتابش میگه: «من در مورد زندگی و حرکت حسین(ع) بیشتر به بُعد انقلابی شخصیت ایشان شیفته شدهام. آن حضرت در مرامنامه قیام خود اعلام میکند: من خروج نکردهام الّا برای چی؟ اصلاح امت جدم. من از روی هوسرانی و خوشگذرانی وبرای فساد و ستمگری قیام نکردهام، بلکه قیام من برای اصلاح در امت جدم و برای امر به معروف و نهی از منکر و حرکت بر اساس سیره جد و پدرم علی(ع) است. این روح انقلابی میتواند کار معجزهآسا بکند. اگر هر انسانی در هر زمان و مکان از آن برخوردار باشد و ما در سالهای پیروزی انقلاب
دقیقه ۶۵ تا ۷۰
و عزت و افتخارات اخیر در ایران شاهد آن بودیم». داره بررسی میکنه، انقلاب ایران رو میبینه. بعد امام حسین(ع) رو میبینه، میگه: «این کپی اونه». او از بیرون خوب داره میبینه. میگه: «این کپی اونه». نگاه کن ببین چه جوری دارند خون میدن اینها! «مردم و رهبران این کشور براساس این فلسفه حرکت خود را آغاز و با ظلم و استکبار مخالفت کردهاند و با تمام قدرت در برابر آن قیام نمودهاند. بُعد دیگر شخصیت امام حسین(ع) که مرا شیفته خود کرده، تواضع ایشان در کنار آن روح انقلابی است». میگه این بابا، مگه میشه این همه تواضع در کنار آن روح انقلابی؟ بله کامله. کاریکاتور نیستش که! بحث کردیم. «این دو خصیصه نمیتواند در یک شخص جمع شود. تواضع از صفات و ویژگیهای برگزیدگان خداست. او در عین احساس عزت و آزادگی و سرافرازی در برابر دشمنان، تواضع خاص خود را دارد. این بعد عظیمی است که از ویژگی امام به شمار میرود». میگم اگه سفره رو باز کنی همهشون میان. همینه!
احمد محمود صبحی میگه: «اگر چه حسینبنعلی(ع) در میدان نظامی یا سیاسی شکست خورد، اما تاریخ هرگز شکستی را سراغ (خیلی قشنگه) اما تاریخ هرگز شکستی را سراغ ندارد که مثل خون حسین(ع) به نفع شکستخوردگان تمام شده باشد. خون حسین(ع)، انقلاب پسر زبیر و خروج مختار و نهضتهای دیگر را در پی داشت تا آنجا که حکومت اموی ساقط شد و ندای خونخواهی حسین(ع) فریادی شد که آن تختها و حکومتها را به لرزه درآورد». کشته شد، بنیامیه رو ساقط کرد. شجره ملعونه رو از بیخ زد. بی نظیره!
ادوارد براون؛ مستشرق معروف انگلیسی میگه: «آیا قلبی پیدا میشود… بابا ببین! خیلی از این مستشرقها جاسوس بودند ها! میفرستادند که آنالیز کنند استعمارگرها بتونند چی کار کنند؟ خوب بگیرند. ببین چی میگه؟ میگه: «آیا قلبی پیدا میشود که وقتی درباره کربلا سخن میشنود آغشته به حزن و اَلَم نگردد»؟ میگه: «مایی که اومدیم داریم بررسی میکنیم اینها رو میخونیم داغون میشیم». «حتی غیرمسلمانان نیز نمیتوانند پاکی روحی را که در این جنگ اسلامی تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند».
موسیو ماربین آلمانی؛ خاورشناسه یا مستشرقه. چی میگه؟ میگه: «در ظاهر یزید، حسین(ع) و انصارش را کشت، اما در باطن حسین(ع)، یزید و همه بنیامیه را بدتر از هزاربار کشت. یزید آنها را یک روز به شهادت رساند. اما حسین(ع)، او و طرفدارانش را تا ابد و هر روز کشت». به خدا کشته. هر دفعه داره آب میخوره یک مسلمان میگه: «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبدِ الله». لعنت بر قاتلانت. تا ابد کشت یزید رو.
پیروزیه! پیروزی خیلی قشنگیه. بهترین نتیجهای که میشد بگیره است. خون رو زمانی داد که ارزش داشت. گفتم اون سناریویی که نوشته قشنگه. خون رو زمانی که ارزش داشت ریخت. اگر امام حسن(ع) قیام میکرد، خونش اون زمان، این اثر رو؟ نداشت. بلافاصله بعد از ریخته شدن خون شخصی مثل علیبنابیطالب(ع)، ریخته شدن یک خون دیگه این اثر رو؟ نداره. مردم خون… خب حضرت علی(ع) خیلی معروفتره. حضرت علی(ع) رو بیشتر دوست دارند. حقیقتیه! نگه داشتند جای جاش. یعنی بینظیره سناریو! داستانی که نوشته شده واسه این تئاتر عظیمی که نه زمین داره نه زمان، همیشه در حال اجراست. «کُلُّ یَوْمٍ عَاشُورَا و کُلُّ أَرْضٍ کَرْبَلاء».
«مهمترین اثر این نهضت این بود که ریاست روحانی که (همون موسیو ماربین میگه): ریاست روحانی که در عوالم سیاست اهمیت شایانی داشت مجدداً به دست بنیهاشم افتاد و به ویژه در بازماندگان حسین(ع) مسلّم گردید و چندی طول نکشید که حکومت ظلم و جور معاویه و جانشینان او منهدم شد و در کمتر از یک قرن قدرت از بنیامیه سلب گردید. منهدم شدن قدرت بنیامیه به قسمی شد که امروز نام و نشانی از آنها نمودار نیست و اگر در متن کتب تاریخی نامی از این قوم ذکر شده در تعقیب آن هزاران نفرین و ناسزا هم نوشته شده است و این نیست مگر به واسطه قیام حسینبنعلی(ع) و یاران باوفای او.
چارلز دیکنز: «اگر منظور امام حسین(ع) جنگ در راه خواستههای دنیایی خود بود من نمیفهمم چرا خواهران و کودکانش را همراه برده است»؟ میدونی چرا برد؟ جلوی هر اِنقُلتی رو بعدا بگیره. هیچ گیری به این حادثه نمیتونی بدی. برای دنیاطلبی رفت. برای دنیا طلبی [اگه] رفت وقتی یکی شده بود گفتن بیعت کن وگر نه کشته میشیریا، برای چی میخواست دنیا رو؟ برای خودش مگه نمیخواد؟ برای زن و بچهاش مگه نمیخواد؟ هیچ گیری نمیتونی بدی. «پس عقل چنین حکم میکند که او به خاطر اسلام فداکاری کرد».
جِستیس ای راسل، شاعر انگلیسی. شاعر انگلیسی! در وصف حسینِ تو ببین چی گفته؟ آن دهان مبارک (ببخشید) «آنها دهان مبارک امام را با شلاقهای خود نواختند. ای بدنی که زیر پای ستوران قرار گرفتهای! این همان بدن پاکی است
دقیقه ۷۰ تا ۷۵
که بینندگان را مسحور میکرد. خونی که از رگهای مبارک ریخته و خشک شده معجونی آسمانی است که تاکنون هیچ چیزی با چنین رنگ الهی رنگ نشده است. ای زمین برهنه و بایر کربلا! که در روی تو نه علفی است و نه چمنی، برای ابد آهنگ حزن و آه بر تو پوشیده باد! چون که در سرزمین تو بدن پاره مقدس پسر فاطمه(س) افتاده است که روح خویش را به خدا تقدیم نمود». عاشقش میشه میاد براش شعر میگه. دیدی فرازمان و فرامکانه؟ دیدی همه خودشون رو میبینند یک تیکهای اینجا؟
توماس کارلایل میگه: «بهترین درسی که از سرگذشت کربلا میگیریم این است که امام حسین(ع) و یارانش ایمانی استوار به خدا داشتند. آنها با اعمال خویش ثابت کردند که در مقام مبارزه حق و باطل تفوق عددی و کثرت عددی اهمیت؟ ندارد و پیروزی حسین(ع) با وجود اقلیتی که داشت باعث شگفتی من است!» خب این قرآن نخونده. «…کَم مِّن فِئَهٍ قَلِیلَهٍ غَلَبَتْ فِئَهً کَثِیرَهً بِإِذْنِ اللّهِ…» (بقره/۲۴۹).
واشنگتن اروینگ مورخ مشهور آمریکایی میگه: «برای امام حسین(ع) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن در مقابل اراده یزید نجات بخشد، ولی مسئولیت پیشوا و نهضتبخش اسلام اجازه نمیداد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنیامیه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در ریگهای تفتیده روح حسین(ع) فناناپذیر شد. ای پهلوان و ای نمونه شجاعت! ای شهسوار من، ای حسین!»
توماس ماساریک میگه: «گر چه کشیشان ما هم از ذکر مصائب مسیح مردم را متأثر میسازند اونها هم روضه میخونن؛ مسیح رو چه جوری به صلیب کشیدن، اما چون واقعیت نداره نمیگیره. ببین چی میگه؟ ولی آن شور و هیجانی که در یاران حسین(ع) یافت میشود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین(ع) مانند پَرِ کاهی است در مقابل یک کوه عظیمپیکر». میگه مصائب مسیح در مقابل مصائب… تازه اگه راست باشه! مصائب مسیح در مقابل مصائب حسین(ع)، کاه در مقابل کوه عظیمه.
مهاتما گاندی رو گفتیم: «من زندگی امام حسین(ع) آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندهام وتوجه کافی به صفحات کربلا نمودهام و برمن روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد باید از حسین(ع) سرمشق بگیرد».
محمدعلی جناح رهبر بزرگ پاکستان میگه: «هیچ نمونهای از شهادت بهتر از آن که امام حسین(ع) از لحاظ فداکاری و تهور نشان داد، در عالم پیدا نمیشود. به عقیده من تمام مسلمانان باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد پیروی نمایند».
حالا بابای وهابی بلند میشه میگه: «بیعت مع الیزید بیعه الشرعیه» بیعت با یزید بیعت شرعی بود، خدا من و حسینبنعلی(ع) را ببخشه. و من موندم اون کسانی که دارند پیروی میکنند از اینها، خدا وکیلی اینها رو میبینند؟ بابا دین رو بگذار کنار، آدم باش یک لحظه. بشین قضاوت کن من کاری ندارم. این مسیحی، هندو، بتپرست، اینوَری، اونوَری همهشون مات موندن! طرف مستشرق، جاسوس فرستادنش، اومده مست حسین(ع) شده، زیبایی رو دشمن هم میگه. دشمن میریزه یک شهری رو خراب بکند میگه عجب شهر قشنگی! قبول داره که قشنگه. اینه که آقا امام حسین(ع) قیامش رو فناناپذیر کرد، گفتیم ویژگیهاش استعداد شبیهسازی بود.
عنوان بخش ۱۰ : ویژگی قیام امام حسین(ع) ؛ آموزش یار امام زمان(عج) بودن
واقعه (۱۰) مطففین (۲۶) بقره (۲۱۸)
۱۰ – و آخرین بحثم، عرضم تمام؛ یاران حضرت آموزش یار بودن رو دادن. این به درد ما میخوره. این به درد ما میخوره. نکته اول که باید بفهمی عزیزم «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» (واقعه/۱۰) باشی، «فَلْیَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ» (مطففین/۲۶) باشی. سریع بگیری. گیج بازی در؟ نیاری. هَل مِن ناصر شنیدی، گیج بازی در بیاری به خیمه حسینبنعلی(ع) نمیرسی. دستدست کنی به خیمه حسینبنعلی(ع) نمیرسی. آقا سلیمان صرد خزاعی خونش هم ریخت برای اباعبدالله(ع)، دیگه فایده؟ نداشت. حضرت علی(ع) برگشت به سلیمان گفت، گفت: تو آدمی که دستدست میکنی. تو یه جای پات میلنگه آخر، یه جای پات میلنگه. امام حسین(ع)، مسلم… «ما الآن باید از مسلم حمایت کنیم». حمایت میکردن ابن زیاد رو زده بودن کنار، امام حسین(ع) رسیده بود همه چی تمام شده بود. دستدست کرد. بعدش هم اومد قیام توابین خودش هم به کشتن داد. خب؟ خونش رو ریخت برای امام حسین(ع)، اما اون خون جا داره. گفتیم تو این سناریو باید سر جاش… فکر کنید نقش تو اینه که ساعت مثلا فلان، بعد از فلانی بیای نقشت رو ایفا کنی، اما یهویی بیای زودتر حرف رو بزنی. اِ… نمیشه که. ترتیب و موالات داره. قاطی کرد.
اما بعضیها زرنگ بودن. نامه اومد.
دقیقه ۷۵ تا ۸۰
بینظیره یعنی. میشه برای ما هم از این نامهها بیاد. نگاه کن چی فرستاد امام حسین(ع)؟ مِنَ الغَریب الی الحَبیب. از غریب به حبیببنمظاهر. از غریب به حبیببنمظاهر. تمام شد، دو کلمه. گازش رو گرفت شبونه خودش رو رسوند. چه حالی، نود سال عمرش رو کرده، صحابه پیغمبر(ص) هم بوده. موقع ریختن، اون چهار پنج لیتر خونی که آدم داره رر هم پاشیده. یعنی از این بیشتر میشه عاقبت به خیر باشه آدم؟ چون زرنگ بود، دستدست نکرد.
گفتیم طرماح نبود، طرماح اباعبدالله(ع) بهش گفت. گفت: برم برمیگردم. گفت: برو اما زود برگرد. بعدها میزد تو سرش ها! اشک میریخت. فایده نداره که. میگفت: نفهمیدم وقتی امام زمانت میگه برو زود برگرد یعنی نرو. باید تیز باشی، رو هوا بزنی. چشم بستن و فقط امام دیدن.
زهیر رو ببین! زهیر آدمیه که امام حسین(ع) هر جا وامیایستاد این راه میافتاد. میخواست کنار امام حسین(ع) نباشه، میگفت این آدم رو به کشتن میده. تا امام حسین(ع) وایمیایستاد، این راه باز میافتاد. امام حسین(ع) راه میافتاد، این اردو میزد. گفت: بیا تو خیمه. رفت تو خیمه برگشت دید چیا باعث میشه آدم سنگین بشه؟ مال، زن، بچه. آیه رو خوندم جلسه اول دیگه. دونه دونه رو داد. گفت این مالم که به درک. زنه رو طلاقش داد. گفت تو زن من باشی جلو من رو میگیری. طلاق داد زنه رو، به زور زن رو طلاق داد. گفت: «برو پی کارت». بعد رفت. میدونی زهیر قبل شهادتش چی میگه؟ میگه: «اگر هزار بار من رو بکشند، آتیشم بدن خاکسترم رو به باد بدن دوباره این کار رو میکنم». این ها «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ» (بقره/۲۱۸) هجرت، جهاد باید بکنید، سریع رو هوا زدن. خیلی زرنگ بودن. شبش هم نگاه کن! شبش هم عهد بستن، عهد عربی شمشیر؛ «تا زندهایم کسی از اهلبیت(ع) حسین(ع) نباید بره به میدون. مگه ما مرده باشیم، که دیگه حجتی بر گردن ما نیست». مگه من مردم؟
عنوان بخش ۱۱: شجره طیبه در قرآن (شیعیان؛ برگ های شجره)
مطففین (۲۶) واقعه (۱۰) مائده (۱۳) توبه (۳۰) مائده (۶۴)
۱۱ – این رو بگم خیلی قشنگه. شاید سه شب بحث، پنج شب بحث کردم که این نتیجه رو بگیرم، خیلی مهمه. شجره ملعونه رو دیدی؟ یه شجره طیبهای هم داریم تو قرآن. پیامبر(ص) چی میگه؟ هم شیعیش رو میگم، هم سنیش. سنیش: تاریخ دمشق، ابن جلد ۲ حدیث ۹۹۹. شیعی: عیون اخبارالرضا، صفحه ۲۳۰. بحارالانوار جلد ۳۵ صفحه ۲۵، حدیث ۲۰. ها؟ میگه: یا علی! همه مردم از شجرهای جدان. من و تو از شجرهای واحد هستیم. «وَسائِرُ النَّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتّى»، ما از شجره واحدیم. من ریشههاشم. تو علی تنهشی. زهرا(س) شاخههاشه. حسن(ع) و حسین(ع) میوههاشن. شیعیان برگهاشن. من با نه ریشه کار دارم، نه با تنه، نه با شاخه، نه با میوه. با چی کار دارم؟ با برگها. آقا یه سؤال؛ شما میخوای یه درختی رو ببُری، میخوای ریشه یه درختی رو خشک کنی، میخوای شاخه یه درختی رو بشکونی، سراغ کدوم درخت میری؟ باریک الله. درختی که برگ نداره، خشکه. از کجا میفهمی یه درخت خشکه؟ میگی: «تو فصلی که باید برگ داشته باشه برگ نداره». میری تو بیابون، بره بیابون یه شاخه رو… «آقا نشکن مگه نمیبینی خیسه»؟ از کجا خیس فهمید از صد متری؟ خب برگ داره و زمانی دشمن دستش میرسه به تنه، به ریشه، به شاخه، به میوه که برگی رو درخت نمونده. جز زهرای مرضیه(س) کسی نبود بره پشت در؟ درخت امامت بیبرگ بود. نبود که از امام زمانش رفت حفاظت بکنه حضرت زهرا(س). حسینبنعلی(ع) هم درختش بیبرگه، میگه چیزی نمونده خشک بشه که، هفتاد تا. از این هفتاد تا تازه خیلیهاش از میوههان، اهلبیتن. بیست تاشون.
باید برگ باشی. برگ چه ویژگی داره؟ اول حفاظت میکنه از درخت کسی جرأت نمیکنه بیاد، چون درخت رو چی کارش میکنه؟ خوشگلش میکنه. آقا امام صادق(ع) چی میگه؟ «کونُوا لَنا زَیْناً وَ لا تَکونُوا عَلَیْنا شَیْناً». برای ما مایه زینت باشید. هر جا بگن بگن این شیعه… شیعه است ها، نگاه کن چه خوشرفتاره چه خوش برخورده، چه خوشفکره، چه آدم با خداییه، چقدر به مردم کمک میکنه، چقدر صادقه، چقدر وجدان کاری داره، چقدرتمیزه، ها؟ بعد تو برگ بودنش هم بحث دارم. میگه مایه زینت ما باشید. درخته هر چی خوشگلتر باشه کسی جرأت نمیکنه سمتش بره.
دقیقه ۸۰ تا ۸۵
یه بحث دیگه دارم، این برگها با هم فرق میکنن. بعضی برگها رو [بالا] اند، خوش به حال اون برگها. اینهایی که، برگهایی که رو [بالا] اند از بقیه چیاَن؟ درشتترن، جلوهشون بیشتره. اما اولین برگهاییان که بارون میخورن. اولین برگهاییان که باد میخورن، خاک میخورن ها؟ «فَلْیَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ» (مطففین/۲۶)، برای… آی قرآنه. برای رسیدن به یه جنس نفیس با هم مسابقه بدی رو میگن: «فَلْیَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ» (مطففین/۲۶). برای حفاظت از اهلبیت(ع) مسابقه میدیم با هم دیگه. من مخلص همه برگها هم هستم. اما نمیگذارم کسی اونجا جای من رو بگیره، شرمندهتونم. گرفتی چی شد؟ تو هم نباید بگذاری. نمیگذاریم. اصلا من میخوام برم اون برگ جلویی باشه که به توئه برگ هم چی؟ آسیب نرسه دیگه، ها؟ برای رسیدن به اون شیء نفیس میخوام مسابقه بدم. با، به هیچ کی هم تو این زمینه رحم نباید بکینم. «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» (واقعه/۱۰)، مسابقه میدم، وایمیایستم؟
توی آخرالزمان خیلی کماند اونهایی که میفهمن امام زمان(عج) دارن اصلا. این دنیا رو ببین. ۵، ۶ میلیارد، ۵/۵، ۶ میلیاردش کلا تعطیل. ۱ میلیاردش کلا مسلمون، از این ۱ میلیارد، ۲۰۰، ۳۰۰ میلیون حب اون امام زمان(عج) رو دارن. از این ۲۰۰، ۳۰۰ میلیون یه عدهایشون که اصلا اسما مسلمونن، فرم پر میکنن فقط. یه عدهایشون نه ویژن. بعضیها ویژه ویژه فهمیدن. یعنی تو ۷، ۸ توی ۶، ۷ میلیارد جمعیت عده رو نگاه کنی، کمه. اما اینها، خوش به حالشون. کجای این درختی؟ با خودته. میشه برگ سوراخ سوراخ بود، کرم خورده بود؟ که گناه زده، آفت زده به اون برگ؟ بِرَم اون بالا وایستم. کجا میری اون بالا وایستی؟ مایه آبروریزی درختی، بیا پایین. آقایی که سخنرانی میکنی واسه امام زمان(عج)، فردا اگه دزدیت لو رفت چی؟ فردا اگه فلان مسئله اخلاقیت لو رفت چی؟ بیچاره خودت رو که داغون کردی هیچ چی، میگن این همونی بود که واسه امام زمان(عج) سخنرانی میکرد. مراقب باشیم. اونهایی که خوب میرن بالا خوبم میخورن زمین. از طبقه اول بیفتی دست و پات میشکنه. از طبقه پنجاهم بیفتی هیچ چی ازت نمیمونه.
بنیاسرائیل دیدی چه خوب رفت بالا؟ خدا میگه تو قرآن: ما شما رو برترین قوم زمین کردیم. اما دیدی چه سقوطی کرد؟ «…لَعنَّاهُمْ…» (مائده/۱۳)، لعنتشون کردیم. «…قَاتَلَهُمُ اللّهُ…» (توبه/۳۰)، خدا بکشدشون. «…لُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ…» (مائده/۶۴)، لعنت به اونها به خاطر این حرفی که زدن. خدا داره فحش میده. سقوط هم سقوط سختیه ها! برای اون کسانی که برگ رو باشن نباید بذاری آفت بزندت، نباید بذاری. سمپاشی کن خودت رو. خودت تقوا داشته باش. خودت شروع کن، بساز خودت رو. میشه دروغ بگی یار امام زمان(عج) باشی؟ میشه غیبت کنی یار امام زمان(عج) باشی؟ میشه مال حروم بخوری یار امام زمان(عج) باشی؟ نه، نه. با یه باد تو او برگه نیستی وایستی، با یه باد میریزی. یه سرما بزنه میریزی. مال این حرفها هم نیستی.
تو این درختها، گوش کنید. شجره طیبه امام زمان(عج) یه چیز دیگه است. هر کسی نمیتونه برگ این درخت باشه. به خدا قسم. یعنی بین اهلبیت(ع) کار کردن واسه امام زمان(عج) از همه سختتر و در عین حال از همه شیرینتره. شیرینیش بره زیر زبون کسی با هیچ چی عوض نمیکنه تو دنیا، با هیچ چی، با هیچ چی عوض نمیکنه. یعنی شما رجبعلی خیاط رو که امام زمان(عج) میدیده، تو چی میخواستی بهش بدی؟ ها؟ چی میخواستی بهش بگی؟ آقا یکی از این افرادی که امام زمان(عج) رو میدید، امام زمان(عج) میرفت بهش سر میزد. رفت پیشش نشست، گفت. هر روز امام زمان(عج) میرفته امام زمان(عج) به این سر میزده. هر روز امام زمان(عج) میاومده تو حجرهاش بهش سر میزده. بهش، بهش میگه: «فلانی». میگه: «بله». میگه: «اگه یه روز ما رو نبینی چی میشی»؟ گفته بود: «آقا به خدا میمیرم». گفته بود: «پس فکر کردی واسه چی ما هر روز بهت سر میزدیم؟ که نمیری». یعنی میدونم صادقی، میدونم…
علی بن مهزیار دیوونه شد ها! داغون شد. سه روز تو خیمه امام زمان(عج) بوده، برگشت مرد. مگه میتونست تحمل کنه؟ مگه میشه کسی نور الهی رو ببینه، وایسته؟ مگه میشه برگی که… دیدی گلدون ها! یه دقیقه بهش نور میتابونی برگهاش همه چی میشه؟ میچرخه. مگه میشه برگی که طعم شیرین نور رو چشیده باشه،
دقیقه۸۵ تا ۹۰
وایسته؟ نمیتونه، نمیتونه. آقا گفتیم عابث چی کار کرد؟ میخواست بزنه به میدون. دید اینها در میرن، گفت بیا بابا زِرِهم رو در میارم. دید باز هم نمیان جلو. بالا تنهاش رو لخت کرد. گفت اون شمشیره، این گوشته پدر بیامرز! بیا بزن دارم میپکم، میخوام برم. نور الهی بَرِش تابیده. نور الهی سگ رو تکون میده، سگ، سگ که حیوونه. چی چی میگی؟ قرآن میگه. سگه اصحاب کهف رو ول نمیکرد. ۳۰۰ سال با همینها تو غار زنده موند. سگ! این آیهها رو برای چی میاره؟ نور الهی تابیده مگه میشه؟
بعد [یزید] برگشت به عقیلهالعرب، دختر علیبنابیطالب(ع) میگه: «چی چی دیدی دختر علی»؟ میگه: «ما که جز نور چیزی ندیدیم». زدید شاخهها رو شکستید، برگها رو ریختید، اما ما جز نور چیزی ندیدیم. «ما رَأَیتُ الّا جَمیلاً». بعد چقدر قشنگ، میگه: «من برگم. واستادم رو شاخهها اما خدایا این شاخه شکسته تقدیم تو باد». دست از زیر پیکر مطهر برد بالا نگه داشت گفت: «اللهم تقبل منا هذا القلیل…». خدایا کمه این، چیزی نیستش حالا در مقابل درگاه شما چیزی نیست. ما این رو دار و ندارمون همینه. «تقبل منا هذا القربان». این قربانی رو از ما بپذیر». آقا، به خدا گفت ها! «خدای من این رو بپذیر». یعنی الگو رو نگاه کن، خدا وکیلی تو دنیا تکرار شدنیه؟ شاهکاره این سناریویی که نوشته شده، شاهکاره، شاهکار. فلذا هر کی این تئاتر رو نگاه میکنه مسلمان، مسیحی، یهودی، کافر، اینوَری، اون طرفی، فرشتهها، جنیان همه اشک میریزن. همه اشک میریزن بر این. همه رو داغون کرده.
بفهمیم که اگر نکنیم امام زمان(عج) این بلاها سرش باید میاد. فلذا خدا نمیخواد بیاد چون او امام منصوره. تا موقعی که این ضمانتها رو نتونیم بدیم امام زمان(عج) نمیاد. خوش به حال اون کسانی که واسه امام زمانشون کار میکنن ظهور رو دیدن که دیدن، ندیدن امام زمان(عج) بر او ظهور میکنه. یواشکی با هم دیدار دارن هیچ کی هم نمیفهمه. اینها اهل دادار دودور نیستن. بیان سروصدا… آی من امام زمان(عج) دیدم، نه اینها اهل سکوتن. اونی که داد میزنه هیچ چی نداره. آن که را اسرار حق آموختند / مهر کردند و دهانش دوختند. اون عشق میکنه. شهید مدنی نوجوونها رو آوردن، چند تا نوجوون، بچه بسیجیهای ۱۳، ۱۴ ساله رو آوردن پیششون. نگاهشون کرد، یهویی یکیشون دید لرزید. زد زیر گریه اشک ریخت یه شعر حافظ رو خوند، گفت: از اون یار ما چه خبر؟ شهید مدنی، شهید محراب. برگشت برای یه پیرمرد، چی گفت؟ گفت: «درد هجری چشیده ام که مپرس. توی این دنیا چی؟ نهایتا دلبری برگزیدهام که مپرس». بچه ۱۳ ساله رو فهمید. اینها هم دیگه رو میشناسن؛ بو عطر میدن برای هم دیگه. میفهمن این خودیه، این خودی. نور میباره از چهرههاشون واسه هم دیگه.
رو همین فرشها داره راه میره امام زمان(عج)، تو همین بازارهاست. مراقب باشین. سیدها ویژه، مراقب باشن. با گوشت و پوست و خون اهلبیت(ع) گناه نکنی ها! این برای نژادیش. برای ماهام که میگن چی؟ شیعه امام زمانیم. یا این اسم رو برداریم خداییش. راست و حسینی بگیم ما مال این حرف ها نیستیم آقا. اما حالا چی کار میکنیم؟ ما میخوایم باشیم. خود حضرت رسول(ص) گفت: من و علی(ع) بابای شماهاییم. «اَنَا وَ عَلِی اَبَوِا هذِهِ ألْاُمَّه». ببین چه بابایی داریم. دریابیم این باباهای اصلیمون رو که الآن یتیمیم، دریابیمش، دریابیمش.
اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَهَ الرَّشیدَهَ وَالْغُرَّهَ الْحَمیدَهَ، وَاکْحُلْ ناظِرى بِنَظْرَهٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ.
خدا انشاء الله ظهور امام زمان(عج) رو نزدیک بکنه. ما، همه جمعیتی که اینجا هستیم که خیلی بیشتر از ۳۱۳ هستیم جرء ۳۱۳ نفر یار امام زمان(عج) قرار بده. خدایا این مکر دشمنان رو به خودش برگردونه. خدایا ما رو با اهلبیت(ع) محشور کن، دشمنانمون هم با… هر کی هر کی رو دوست داره با همون محشور کن.
تعجیل در فرج آقا امام زمان قطب عالم امکان صلواتی عنایت بفرمایید.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم.
به امید ظهور مولا و سرورمان حضرت حجه ابن الحسن(عج) که صد البته نزدیک است.